loading...
پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری

رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس ارشد حقوق خصوصی

رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری بازدید : 405 جمعه 30 خرداد 1393 نظرات (0)

واژه تعارض به معناي كشاكش و اختلاف داشتن، در ادبيات روانشناسي، رايج است و اشاره به موقعيتي دارد كه در آن رويدادها، انگيزه ها، مقاصد، رفتارها و سليقه ها مغاير يا مخالف يكديگر هستند. بنابراين افراد نه تنها ممكن است در برخي جهات در كشاكش با ديگران باشند كه امكان دارد با خود نيز در تعارض باشند، نظير موردي كه از تعارض وجداني يا تعارض در تصميم گيري سخن مي گوييم. زماني كه اهدافي را كه به لحاظ اهميت يكسان هستند دنبال مي كنيم؛ اگر تلفيق آنها با يكديگر ممكن نباشد، دچار تعارض خواهيم شد، و هنگامي كه در مورد امري، نظر ديگران را مغاير نظر خود مي بينيم، اظهار نظر مي كنيم، يعني خود را ارزشمند مي دانيم، فكر و سليقه خود را در نظر مي گيريم، در غير اين صورت از هر اظهار نظري مي پرهيزيم. يكي از ويژگيهاي عمومي افراد داراي اعتماد به نفس راحتي در ابراز احساسات است. برخي افراد از ابراز احساسات خود واهمه دارند، چون مي ترسند واكنش ديگران نسبت به احساسهاي آنها منفي باشد يا احساسشان با احساس ديگران جور در نيايد. چنين افرادي از بروز تعارض و اينكه مبادا با اين كشمكش، مخالفت ديگران را بر انگيزند، نگرانند. از اين رو همنوايي با ديگران را از نظر دور نگاه نمي دارند.

در واقع همنوايي كردن conformity با گروه يكي از جنبه هايي جالب رفتار اجتماعي است. پديده همنوايي صرفا به امر گرايش فردي براي رهنمون شدن بسنده نمي كند بلكه به فشار اجتماعي از طرف گروه براي همنوا كردن فرد نيز مي پردازد. در طول تاريخ و بين جوامع مختلف، بسيارند افرادي كه وقتي عقايد و رفتار خاص خودشان را براي نخستين بار بروز دادند، مورد مخالفت قرار گرفتند، نكوهش شدند؛ يا ديگران آنها را مسخره كردند، به نظر مي رسد جامعه ها و گروه ها همواره سعي در همنوا و همرنگ كردن افراد با خود دارند. ظاهرا اين جوامع و گروه ها به افراد ناهمنوا چندان روي خوشي نشان نمي دهند و به صورتهاي گوناگون چون طرد و منزوي كردن، نپذييرفتن آنها و تاييد نكردن اجتماعي و حتي تنبيه مستقيم با افراد ناهمنوا روبرو مي شوند.

نتايج بررسي ها نشان مي دهند احساس تعارض عموما ناخوشايند است. از اين رو به طور كلي افراد خواهان يكپارچگي و هماهنگي بوده و از تعارض گريزانند. از طرف ديگر شواهدي در دست است، حاكي از اينكه بروز تعارض و در روابط ما بين زوجين، امري طبيعيي است. بنابر نظر روانشناسان، زندگي توأم با سلامت رواني و اعتماد به نفس ايجاب مي كند اين مخالفت ها و كشاكش ها، امري عادي تلقي شوند به عبارت ديگر كنار رفتن از سر راه مشكلات و كشمكش ها قابليت ما را در برخورد با تعارض ها كاهش داده و ما را به لحاظ روحي و جسمي تضعيف مي كند.

الف : پذيرفتن تعارض ها عين اعتماد به نفس است

جامعه مجموعه اي از آدمهايي با نگرشها، ذهنيتها، ارزشها و عقايد و سليقه هاي متفاوت است. كسي كه بخواهد همه از او راضي باشند، بايد در آن واحد ارزشها، باورها و سليقه هاي مختلفي را بپذيرد. فردي با شخصيت مثبت و اعتماد به نفس چنانچه بخواهد در سلامت رواني و روحي زندگي كند، به ارزشهاي فكري خويش بها مي دهد و براي خوشايند ديگران زندگي نمي كند. به عبارت ديگر مي توان بر طبق ارزش و سليقه هاي خود زيست و در عين حال ديگران را هم با ارزشهايشان پذيرفت. ضمن آنكه بايد توجه داشت حتي فلاسفه يا رجال سياسي حكيم نسبت به مخالفين خود، موافقين بسيار كمتري داشته اند.

ديدگاه ما در برابر تعارض و قضاوت ما در اين باره غالبا به نحوه ارزيابي ما بستگي دارد. اينكه ارزيابي هاي منفي و مثبت ما از كشمكشها و تعارض ها معلول چه عواملي هستند، تاكنون به پاسخهاي گوناگوني منجر شده است. مثلا افرادي كه به تاييد اجتماعي نياز دارند، از بروز تعارض گريزانند. در حالي كه افراد با احساس استقلال بيشتر، نسبت به بروز تعارض كمتر نگرانند و وجود كشمكشها را امري عادي تلقي مي كنند. نتايج برخي پژوهشها نشان مي دهند در برخي اجتماعات يا در برخي اقشار اجتماعي ميزان همنوايي بيشتر است، در حالي كه دانشجويان استقلال راي بيشتري نشان مي دهند و جهت گيري جمعي و انكار فرديت را تجويز نمي كنند.

ب : ترس از تعارض ها

به همان منوال كه پذيرفتن كشمكشها باعث رشد رواني و شخصي افراد مي شود ، ترس از بروز تعارض ها با خطراتي همراه خواهد بود. غالب انسانها به واسطه اضطراب كه حاصل تعارض است، از آن اجتناب مي ورزند. مثلا زن و شوهر در صورت بروز تعارض دچار بيم مي شوند كه نكند احساسهاي آنها از يكديگر متفاوت باشد و يا اينكه مبادا به همبستگي روحي ما بين آن دو خللي وارد شود. از اين رو چنانچه نيازها و خواسته هاي متفاوت به عنوان تهديد زناشويي و به مثابه كمبود همبستگي روحي قلمداد يا تجزیه شود، آنگاه خواسته ها و سلايق شخصي امكان بروز نخواهند يافت و يا اينكه زوجين ، احساسهاي خود را انكار مي كنند. در چنين حالتي افراد از حقوق اوليه روحي خود كه بايد نظرات و سليقه هاي خود را داشته باشند و آنها را نيز بيان كنند ، صرف نظر مي كنند. اين امر يعني انكار نيازها و خواسته ها چه براي زوجين و چه در اجتماعات چند نفري، غالبا با پيامدهاي خوبي همراه نخواهد بود.

ترس از تعارض در روابط زوجين ، در خانواده يا در محيط بدين خاطر شكل مي گيرد كه فرد تصور مي كند چنانچه ناخشنودي خود را ابراز كند ، كسي او را دوست نخواهد داشت ، مورد احترام قرار نمي گيرد و به رسميت شناخته نخواهد شد و در نتيجه هماهنگي با ديگران را از دست خواهد داد. اين امر به نوعي از روابط منجر مي شود كه در آن افراد از هم فاصله مي گيرند. رفتار مبتني بر صادقانه عمل نكردن و ظاهر سازي رايج خواهد شد. چنانچه ما دائما بخواهيم مواظب باشيم به هماهنگي ما خدشه وارد نيايد ، مجبور خواهيم شد خود را دائما كنترل كنيم. ما مجبور هستيم مواظب باشيم كسي از دست ما دچار ناراحتي و عصبانيت نشده و يا اينكه متوجه عصبانيت و دلخوري ما نشود. آنگاه مي كوشيم نقش بازي كنيم و رفتار ما با فاصله گيري توأم خواهد شد. رفتار ما همراه با وانمود كردن و توأم با نداشتن صراحت خواهد بود. عواقب اين رفتار تصنعي دامنگير خود ما نيز مي شود و در دراز مدت دچار اختلالات روانشناختي و روان تني خواهيم شد. خطر ديگر ترس از تعارضها ، ايجاد سوء تفاهمات است. چنانچه ما در مورد احساسات خود سخن نگوييم و نظر خود را ابراز نكنيم ، طرف مقابل به حدس و گمان روي مي آورد. در روابط انساني حدس و گمان با بي اعتمادي همراه خواهد شد. بي اعتمادي و سوء ظن به نوبه خود برداشت انسان را تحريف مي كند. زيان ديگر ترس از تعارضها خود را در اين نشان مي دهد كه ارتباط دو پهلو و ابهام آميز مي شود. چنانچه ما جرات دخالت سليقه ها و علائق خود را در روابط با ديگران نداشته باشيم ، يعني قادر نباشيم احساس دلخوري و عصبانيت خواسته ها و نيازهاي خود را به صراحت بيان كنيم ، آنگاه اين امر در علائم غير كلامي و رفتار ما ظاهر مي شوند. زبان ما چيزي را مي گويد كه بر خلاف رفتار ما است و اين مي تواند عواقب وخيمي به دنبال داشته باشد. در چنين رابطه اي زن و شوهر يكديگر را متقابلا آنچنان محدود كرده اند كه فقط بخشي از شخصيت خود را محقق مي سازند ، آن هم بخشي از معرف خواسته ها ، نيازها و علائق مشترك آنهاست.

يكي از علل انكار هر گونه تعارض ممكن است در اين باشد كه انسان از تعارض مي گريزد و خواستار هماهنگي پايدار است. در چنين شرايطي اين خطر وجود دارد كه تفاوت هاي موجود ما بين زن و شوهر و يا دو فردي كه با يكديگر در تعامل اجتماعي هستند ، ناديده انگاشته شود. در چنين حالتي آنها مي كوشند ، با توسل به انطباق دادن خود ، تفاوتها را بي اهميت تلقي كنند. چنين انسانهايي كه زندگي را بدون اختلافها و به دور از هر گونه تعارض مي خواهند ، به مثابه نيمه انساني با هم زندگي مي كنند در نتيجه چنين اشخاصي در اشتياق تسكين ناپذير ارضاء آن دسته از نيازهايي هستند كه به خاطر ترس و ملاحظه سركوب و يا از چشم ديگران نهان كرده اند.

ج : چگونگي پرداختن به تعارض ها

معمولا افراد برخوردار از عزت نفس روي تعارض ها سرپوش نمي گذارند ولي وقتي در ادارات يا اجتماعات چند نفري روي همنوايي و يكپارچگي تاكيد زيادي مي شود ، برخي ترجيح مي دهند ، مطلبي نگويند هنگامي كه اظهار نظر در فضاي نقد ناپذير گران تمام مي شود و پر هزينه است ، اشخاص ، نظري ابراز نمي كنند. در صورت قرار گرفتن در چنين جوي چنانچه كسي نظر افراد را جويا شود اشخاص گريزان از تعارض پشت عبارات : “ هر چه شما بگوييد ” . “ هر چه شما صلاح بداهنيد ” . “ ميل ميل شماست ” . “ هر چه شما بخواهيد ” پنهان مي شوند تا با موفقيت از بروز هر نوع تعارض احتمالي ممانعت به عمل آورند. اين اظهارات خودشكنانه است به اين مفهوم كه “ نظر من كه مهم نيست ” چرا از من مي پرسي ، من شايستگي آن را ندارم كه نظر بدهم .”

در واقع پرداختن و حل و فصل تعارض ها ما را در جهت رشد و تكامل بيشتري قرار مي دهد. ما از نظر روحي با ثبات تر شده و خود اطميناني بيشتري به دست مي آوريم و از اعتماد به نفس بيشتري برخوردار خواهيم شد. از شرايط ضروري پرداختن به تعارض اين است كه موارد آن به صورت واضح بيان مي شود. چنانچه عصبانيت و رنجش در ما ايجاد شود ، بايد طرف مقابل را از عصبانيت خود مطلع سازيم. البته ابراز اين احساس نبايد طوري باشد كه به ديگران لطمه بزند يا موجب آزار آنها شود. تاكتيك سكوت در برابر تعارض، مثلا در زندگي زناشويي غالبا منفعلانه است و چه بسا كه اثرات زيانباري در پي دارد. بايد طرف مقابل را از احساس خشم و دلخوري خود  حتي الامكان در عبارات مبتني بر “ من ” مطلع سازيم. در عين حال كه بر افروختگي و اسير خشم شدن با عزت نفس همخواني ندارد. در بروز احساسات مي توان ميانه رو بود. بنابراين چه در مناسبات بين دوستان و چه در اجتماع چند نفري ، نبايد به واسطه ترس از تعارض، ميدان را خالي كنيم يا چشمان خود را ببنديم ، بلكه در برابر تعارض به گونه اي بجا و مناسب موضع گيري مي كنيم با علم بر اينكه كنار كشيدن ، چشم بستن بر تعارض و اظهار نظر نكردن و نظير كبكي سر فرو بردن در برف اموري مخرب هستند و باعث بزرگتر شدن مشكل مي شوند و به تدريج قابليت ما را در برابر تعارض كمتر مي كنند و ما را به لحاظ روحي و جسمي درمانده مي سازند.

ابزار سنجش پديده هاي روانشناختي

مطالعه پديده هاي رواني به صورت كمي و قابل اندازه گيري نه تنها نقطه عطفي در تحول روانشناسي به شمار مي آيد ، كه در زمان خود زمينه علمي شدن آن را فراهم مي آورد. تقريبا يك قرن تحقيقات روانشناسي علمي و فيزيولوژي باعث پديد آمدن ابزارهايي شده است كه با دقت و صحت بالايي به سنجش پديده هاي رواني مي پردازند. امروزه روان سنجي و روان آزمايي به عنوان فنوني براي ساختن ابزارهاي سنجش پديده هاي رواني و اندازه گيري توانايي هاي ذهني ، حساسيتها و ويژگي هاي روانشناختي به پيشرفتهاي چشمگيري دست يافته است.

انسانها از نظر استعداد ، شخصيت و رفتار متفاوت هستند. با استفاده از ابزارهاي سنجش نه تنها مي توان توانايي هاي عمومي و اختلالات خلقي را آزمود بلكه مي توان در سطح گسترده و دقت بالايي ، حافظه ، زبان ، ادراك ، توانايي هاي ديداري و شنيداري ، جنبه هاي گوناگون شخصيت و امكان وجود ضربه هاي روحي را نيز مورد سنجش قرار داد.

مطابق با نظريه هاي رايج ، سنجش و ارزشيابي به مثابه دو بعد پژوهشي در پيوند با يكديگر مورد استفاده قرار مي گيرند ، جنبه هاي معيني از خصايص مانند استعدادها ، تواناييها و حساسيت ها بر اساس مقادير كمي و عددي برآورده مي شود و در بعد ديگر آن سعي مي شود با استفاده از داده هاي به دست آمده ، تصويري جامع و توصيف كننده از ويژگي هاي آدمي به دست آيد. بديهي است وجود ابزارهاي سنجش هيچ گاه نقش ساير روشهاي پژوهشي را كاهش نخواهد داد. بويژه آنكه استفاده از نظريه هاي مناسب چه در تشخيص و چه در درمان ، امري اجتناب ناپذير است. آشنايي با اينگونه ابزارهاي سنجش از طرفي باعث گسترش افق ديد انسان در مورد به كارگيري فن آوريهاي جديد در پژوهشهاي روانشناختي مي شود و از طرف ديگر نويد دهنده آن است كه چنانچه ابزارهاي سنجش با دقت ، همراه با نظريه هاي راهبردي و رعايت برخي جنبه هاي ديگر به كار گرفته شود ، علاوه بر سرعت در امر سنجش ، در كنار صحت و دقت از نتايج چشمگيري برخوردار خواهد شد.

در يك كلام ، در پژوهشها ي روانشناختي نيز نظير بررسي و مطالعه در مورد ساير پديده ها برخورداري از يك نظريه راهگشا اهميت بسزايي دارد. هر قدر اطلاعات علمي و نظري نارساتر باشد ، استفاده از نتايج روانسنجي ها ممكن است با سطحي نگري توأم بوده و در نتيجه پر مسأله تر باشد ، در حالي كه با رعايت موازين علمي مي توان از نتايج آزمونها به عنوان ابزارهاي معتبري براي سنجش توانايي ها و خصايص افراد استفاده كرد.

روشهاي آماري و اندازه گيري هاي رواني از سالهاي پنچاه قرن بيستم رواج بيشتري يافته است ، به گونه ايي كه امروزه آزمونها و ديگر ابزارهايي سنجش خصايص رواني در مدارس ، مراكز بهداشت رواني ، موسسات صنعتي ، سازمانهاي كشوري و نظامي و ديگر نهادهاي اجتماعي براي هدفهاي راهنمايي تحصيلي و شغلي ، تشخيص هاي باليني و ارزشيابي به ميزان گسترده اي مورد استفاده قرار مي گيرد.

ايران نيز هماهنگ با پيشرفتهاي علمي در روانشناسي و روان سنجي در كشورهاي جهان ، توجه قابل ملاحظه اي به اين رشته از دانش بشري دارد. در دانشگاه هاي كشورمان رشته هاي روانشناسي ، علوم تربيتي ، مشاوره و راهنمايي تاسيس شده و علاوه بر آن برخي از واحدهاي درسي مانند سنجش و اندازه گيري ، ارزشيابي آموزشي ، روان سنجي و كاربرد آزمونهاي رواني در برنامه هاي آموزشي اين رشته ها گنجانيده شده است.

نویسنده :علي تحصيلي ( آسيب شناسي رفتار و تعامل افراد در روابط اجتماعي )
منبع : وکالت دات اینفو

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
دسترسی سریع به سایت های رسمی جمهوری اسلامی ایران l پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/leader2.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/raeisjomhour.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Dadiran.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/majles.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/shora.jpg
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/majmatashkhiss.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/divanedalat.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/divan.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/amlak-asnad.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/electronik.png
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/kanun.gifhttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/129.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/b1.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/budget.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Canoon%20e%20vokala.jpg
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/dolat.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/shora-hale-ekhtelaf.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Vezarat%20dadgostari.JPGhttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/hoquqy.jpg.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/D_Ghazaei.jpg

اسپانسر
http://up.vekalat.info/view/789476/4194620186.gif
درباره ما
پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1949
  • کل نظرات : 286
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 140
  • آی پی امروز : 55
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 1,069
  • باردید دیروز : 152
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,893
  • بازدید ماه : 6,040
  • بازدید سال : 49,981
  • بازدید کلی : 4,466,123