اشاره
به نظر ميرسد تا شناخت ظاهر و باطن دنياي غرب، هنوز فاصلة بسياري براي ما باقي مانده است. بررسي نظرات و نقدهاي متفكران و انديشمندان غربي و در كنار هم گذاردن اين افكار، ميتواند تصوير روشني از لايههاي پنهان و دروني جوامع غربي را به نمايش گذارد. آنچه در پي ميآيد، مروري است بر آراء و انديشههاي متفكران غربي كه خود به عنوان يكي از شهروندان آن جامعه، به نقد و بررسي فرهنگ و اجتماع خويش دست يازيدهاند.
زهرا روزبهاني
مصرف بيشتر؛ مصرفگرايي بيشتر
طبق آمار و گزارشهاي منتشر شده از سوي «مؤسسه ورد واچ»، كالاها و خدمات مصرف شده در غرب، پس از سال 1950، در مقايسه با كل تاريخ حيات بشر، بيشتر است. عليرغم اينها، غربيها هنوز هم به رضايت كافي دست نيافتهاند و رشد ابتلا به بيماري افسردگي، تمايل به خودكشي، بيخوابي، استرس و تخريب محيط زيست، در كشورهاي غربي به اصطلاح خوشحال، روز به روز در حال افزايش است.1
جورج مونبيوت، نويسنده و روزنامهنگار انگليسي،2 در اين باره مينويسد:
«من ميخواهم اين سؤال را مطرح كنم كه آيا مرگ سياره زمين، بهايي است كه در برابر به دست آوردن خوشحالي كنوني [ما] ارزش پرداخت دارد؟! در چنين روزهايي از سال [ايام كريسمس] نرخ مصرف با رشدي فزاينده همراه است. مقامات مسئول منطقهاي كه من در آن زندگي ميكنم، اعلام كردهاند كه مقدار زباله توليد شده شهروندان در ماههاي دسامبر و ژانويه با 12 درصد رشد رو به رو ميشود و عجيب اينكه به گونهاي قابل توجه، نرخ ابتلاي مردم به افسردگي در حال افزايش است. تعداد تماسهاي صورت گرفته با مراكز مشاوره و درمان افراد نااميد و متمايل به خودكشي هم در روزهاي آغازين سال و ماه ژانويه با 8 درصد رشد روبهرو ميشود... در اين دوره از سال [از سال 1950 به بعد] يك جوان 25 ساله انگليسي با احتمال 10 درصد دچار افسردگي ميشود. بين 40 تا 60 درصد شهروندان آمريكايي از بيماريهاي عصبي و رواني مختلف در طول يك سال رنج ميبرند. سازمان جهاني بهداشت (WHO) پيشبيني كرده است كه در سال 2010 ميلادي، «افسردگي» به دومين بيماري رايج در كشورهاي توسعه يافته تبديل شود... يك جامعه مصرف كننده بيش از هر جامعهاي زندگي فقرا را تحت تأثير قرار ميدهد، چرا كه در آن ميتوانيم زشتي زندگي كنوني خود و ... را مشاهده نماييم.»3
پايتخت زندانهاي دنيا!
آمريكا كشوري است با بالاترين ميزان جرم و جنايت در ميان تمام ملل غربي، از اين رو برخي نويسندگان آمريكايي كه از وجود چنين شرايطي رنج ميبرند، به نقد و بررسي اين مشكل بزرگ پرداختهاند و خواهان ساماندهي به اين بحران هستند. 4
استفان لندمن كه به مدت شش سال بازارياب چندين شركت بزرگ ايالات متحده بوده و در حال حاضر در حوزههاي مختلفي چون جنگ و صلح، مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي قلم ميزند،5 در نقد اين شرايط مينويسد:
«شما كشوري را كه جنگ و خشونت را صلح و آرامش ميخواند، چه ميناميد؟... خشونتهاي خانگي عامل اصلي جراحتهاي فيزيكي و دومين عامل مرگ زنان در اين كشور است! طبق آمار، حضور يك مرد در خانه، خطرناكترين مكان را براي زنان به وجود ميآورد. مضاف بر همه اين مشكلات، جامعه نسبت به زنان احساس مسئوليت نميكند... يك نوجوان آمريكايي پيش از سن 18 سالگي، 200 هزار رفتار خشونتآميز در تلويزيون ميبيند. خشونت در فرهنگ ما نهادينه شده و اين امر آمريكا را به پايتخت زندانهاي دنيا تبديل كرده است. امروز بيش از 2/2 ميليون زنداني در زندانهاي كشورمان حبس هستند. اين تعداد بيش از شمار زندانيان چين كه چهار برابر كشور ما جمعيت دارد، است. با در نظر گرفتن 500 سال سابقه تجاوز و تهاجم، جاي تعجب نيست كه در اين كشور، خشونت مسئلهاي خارج از كنترل باشد. از زماني كه به اين قاره آمديم و آن را از ميليونها انساني كه هزاران سال پيش از ما آنجا ساكن بودند گرفتيم، شيوه زندگي ما چنين بوده است.»6
رشد انفجاري اعتياد!
طبق آمار و گزارشهاي مستند، كشور انگلستان هماينك از نظر مصرف انواع مواد مخدر و الكل، در وضعيتي بحراني قرار گرفته است. در انگلستان، آمار مربوط به فروپاشي خانوادهها و نتايج سوءآن بر كودكان، در مقايسه با ساير كشورهاي اتحاديه اروپا، در وضعيتي وخيمتر قرار دارد. نويسندگانِ گزارشِ ملي سالانه بررسي وضعيت مصرف مواد مخدر و الكل در اين كشور، علاوه بر آمار مربوط به تعداد معتادان و رشد مصرف اين مواد، خواستار تمركز مسئولان دولتي براي درمان اين مشكل و اتخاذ بهترين راهكارها و بررسيهاي بيشتر بودهاند.7در ادامه به بخشي از اين گزارش اشاره ميشود:
«در 50 سال گذشته، مصرف الكل [در انگلستان] دو برابر شده و تنها در پنج سال اخير، مصرف آن با 15 درصد رشد همراه بوده است. در سال گذشته براي 361 هزار و 831 كودك 3 تا 6 ساله، داروي ضدِ افسردگي و آرامشبخش اينالين نسخه شده است... 60 درصد كودكان 11 ساله هم سابقه مصرف الكل دارند. به اين ترتيب، در سايه نابودي خانوادهها و به وجود آمدن آسيبهاي مياننسلي، جامعه ما در دايره فساد و تباهي گرفتار آمده است... با توجه به ناكارآمدي روشهاي كنوني، بايد در مورد تعيين بهترين روشهاي درماني ممكن [در مورد مصرف الكل و مواد مخدر] اقدامات مناسبي انجام شود.»8
زوال دوران كودكي
در رابطه با زوال دوران كودكي در كشورهاي توسعه يافته، «نيل پستمن» جامعهشناس سرشناس و مشهور آمريكايي مينويسد:
«در اين زمان كه اين سطور را مينگارم، گرانترين مانكنها و چهرههاي تبليغاتي، دختران دوازده يا سيزده ساله آمريكايي هستند و همچنين در شرايطي اين سطور را مينگارم كه در شهرهاي بزرگ و كوچك آمريكا، تفاوتهاي اعمال جنايي و جرم و مجازاتهاي حقوقي ميان خردسالان و بزرگسالان روز به روز كمتر ميشود و شباهتهاي اعمال و رفتار آنان رو به افزون است.»9
با توجه به شرايط و اوضاع گفته شده، انتظار ميرود كه جامعه آمريكايي به نوعي توجيه دست يافته است كه روند فعلي زوال كودكي را موجه و طبيعي قلمداد ميكند. شايد هم در زندگي اجتماعي مردم آمريكا، اصلي وجود دارد كه بر مبناي آن تلاش ميشود، انسانها وادار شوند به توجيه و استدلال آن چه اتفاق ميافتد!»10
فرياد جهان غرب از سياستهاي جنگطلبانه آمريكا
در سايه جنگي كه آمريكا با حمايت برخي از دولتهاي غربي با هدف اعطاي آزادي و دموكراسي به مردم عراق آغاز كرد، نميتوان اين واقعيت را كه صاحبنظران غربي نيز بر آن تأكيد دارند ناديده گرفت و اين واقعيت چيزي جز تحميل مشكلات فراوان اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ... بر مردم عراق نبود.
«سزار چيلالا» مشاور بينالمللي سلامت عمومي و برنده جايزه ويژه مطبوعاتي در كلوپ مطبوعات خارجي ايالت متحده،11 در مقاله خود آورده است: «در آگوست سال 2002 ميلادي، «برنت اسكوكرافت» مشاور امنيت ملي دو رئيسجمهور پيشين، جرالد فورد و بوش پدر، با نگارش مقالهاي در روزنامه «وال استريت ژورنال»، نسبت به عواقب فاجعهآميز اشغال عراق، هشدار داده بودند.»12
«دو مؤسسه مهم نظرسنجي در فرانسه و آلمان منتشر كردند: در ژانويه 2003 رسانهها گزارش دادهاند كه تنها 9 درصد از مردم آلمان و 24 درصد مردم فرانسه، به جنگ عراق پاسخ مثبت دادهاند.»13
سزار چيلالا در مقالهاش ميگويد:
«چه صحبتي ميتوان با سؤالات اصلي نابودي اذهان و آرزوهاي كودكان عراقي داشت؟ براساس اعلام مقامات سازمان ملل متحد، همه روزه دو هزار عراقي از خانههايشان آواره ميشوند و هماينك دو ميليون عراقي در كشورشان به عنوان بيخانمان شناخته ميشوند. بايد بدانيد كه 70 درصد عراقيها به آب سالم دسترسي ندارند. البته اين جنگ تنها بر زندگي عراقيها تأثير نگذاشته است. گزارش اخير سازمان بودجه ايالت متحده، نشانگر اين امر است كه جنگ عراق هزينهاي معادل 500 ميليارد دلار براي دولت آمريكا به بار خواهد آورد. نياز فوري عراق امروز، يك پاسخ مناسب به اين شرايط اسفبار و فاجعهآميز است. البته بوش از يك پيروزي نهايي در عراق صحبت به ميان آورده است، اما تداوم شرايط كنوني را تنها ميتوان يك شكست بزرگ براي انسانيت دانست.»14
1. ماهنامه سياحت غرب، مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، سال پنجم، شماره 58، اسفند 1386، صص16و17.
2. همان، شماره 57، فروردين 1387، ص 41.
3. همان، شماره 56، اسفند 1386، صص 17و19.
4. همان، شماره 55، بهمن 1386، ص 5.
5. همان.
6. همان، صص 5 و 6 و 8 و 16 و 17.
7. همان، صص 29 و 30 و 34.
8. همان، صص 30 و 32 و 34.
9. نيل پستمن، شبيخون فرهنگي، ابزارها و ميدانها (4) نقش رسانههاي تصويري در زوال دوران كودكي، مترجم: دكتر صادق طباطبايي، 1378 - صص 23 و 24.
10. همان، ص 275.
11. ماهنامه سياحت غرب، شماره 55، بهمن 1386، ص 67.
12. همان.
13. فصلنامه عمليات رواني، شماره 12، كلاسن الوي.
14. ماهنامه سياحت غرب، شماره 55، بهمن 1386، صص 68 و 69 و 70.
سوتيترها
طبق آمار و گزارشهاي منتشر شده از سوي «مؤسسه ورد واچ» كالاها و خدمات مصرف شده در غرب، پس از سال 1950، در مقايسه با كل تاريخ حيات بشر بيشتر است. در 50 سال گذشته، مصرف الكل [در انگلستان] دو برابر شده و تنها در پنج سال اخير، مصرف آن با 15 درصد رشد همراه بوده است.
آمريكا كشوري است با بالاترين ميزان جرم و جنايت در ميان تمام ملل غربي، از اين رو برخي نويسندگان آمريكايي كه از وجود چنين شرايطي رنج ميبرند، به نقد و بررسي اين مشكل بزرگ پرداختهاند و خواهان ساماندهي به اين بحران هستند.
طبق آمار و گزارشهاي مستند، كشور انگلستان هماينك از نظر مصرف انواع مواد مخدر و الكل، در وضعيتي بحراني قرار گرفته است. در انگلستان، آمار مربوط به فروپاشي خانوادهها و نتايج سوءآن بر كودكان، در مقايسه با ساير كشورهاي اتحاديه اروپا، در وضعيتي وخيمتر قرار دارد.
«در اين زمان كه اين سطور را مينگارم، گرانترين مانكنها و چهرههاي تبليغاتي، دختران دوازده يا سيزده ساله آمريكايي هستند و همچنين در شرايطي اين سطور را مينگارم كه در شهرهاي بزرگ و كوچك آمريكا، تفاوتهاي اعمال جنايي و جرم و مجازاتهاي حقوقي ميان خردسالان و بزرگسالان روز به روز كمتر ميشود و شباهتهاي اعمال و رفتار آنان رو به افزون است.»
«دو مؤسسه مهم نظرسنجي در فرانسه و آلمان منتشر كردند: در ژانويه 2003 رسانهها گزارش دادهاند كه تنها 9 درصد از مردم آلمان و 24 درصد مردم فرانسه، به جنگ عراق پاسخ مثبت دادهاند.»
«در 50 سال گذشته، مصرف الكل [در انگلستان] دو برابر شده و تنها در پنج سال اخير، مصرف آن با 15 درصد رشد همراه بوده است.
برگرفته شده از سایت : موسسه حقوقی هامون