loading...
پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری

رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس ارشد حقوق خصوصی

رضا صومی - وکیل پایه یک دادگستری بازدید : 365 چهارشنبه 27 فروردین 1393 نظرات (0)

عباس محمدی

چكیده:

رژیم مالی به معنی قواعد منسجم برای تنظیم روابط مالی زوجین با یكدیگر و روابط آنها با اشخاص ثالث است. در سیستم‎های حقوقی وابسته به نظام حقوقی رومی ـ ژرمنی، این رژیم مبنای قانونی و قراردادی دارد؛ بدین معنی كه زوجین در انتخاب هر یك از مدل‎های مقرر در قانون مدنی یا خلق مدل جدید به عنوان رژیم‎ حاكم، در قالب قرارداد آزاد هستند و در صورت عدم تعیین رژیم مالی خاص از سوی آنها، رژیم قانونی پیش‎بینی شده در قانون بر آن دو تحمیل می‎شود. در حقوق اسلام نیز این رژیم به صورت منسجم برای زوجین وجود دارد. برابر این نظام مالی، زن و مرد پس از ازدواج، مالك تمامی اموالی كه به هنگام ازدواج به همراه آورده‎اند یا در آینده كسب خواهند كرد ، بوده و در اداره و بهره‎برداری از اموال خویش به صورت مستقل اختیار تام دارند. در این مقاله تطبیقی، ضمن بررسی رژیم مالی زوجین در ایران و فرانسه، به این شبهه كه نظام حقوقی اسلام فاقد قواعد منسجم در ایجاد نظام مالی در روابط زوجین است؛ پاسخ داده شده، لذا به صراحت می‌توان ادعا نمود نظام پذیرفته شده در اسلام همان رژیمی است كه دسته‌ای از حقوقدانان روشنفكر كشوری چون فرانسه به تازگی بدان رغبت یافته‌اند.

واژگان كلیدی: نكاح، رژیم مالی، قرارداد مالی، اشتراك اموال، استقلال مالی، زن، خانواده، افتراق اموال.

قرارداد نكاح، خواه عقدی واقعی یا یك تأسیس حقوقی باشد؛ دارای آثار متعددی در حوزه مالی و غیرمالی است كه همه آنها منجر به پیوند سرنوشت زوجین به هم می‎شود، بدون اینكه به جایگاه اجتماعی یا مدنی آنها كه خود مبتنی بر فضیلت‎های ذاتی و اكتسابی هر فرد می‎باشد؛ لطمه‎ای وارد نماید و یكی را بر دیگری به ناحق برتری دهد. چگونگی تأثیر ازدواج بر وضعیت حقوقی اموالی كه زوجین هنگام ازدواج به همراه می‎آورند یا بعد از آن كسب می‌كنند، یكی از بحث برانگیزترین مباحثی است كه نظام‎ها و سیستم‎های حقوقی را به خود مشغول داشته و به عنوان «رژیم مالی زوجین» موسوم گشته است. نظام حقوقی اسلام به عنوان یكی از كهن‎ترین نظام‎های مطرح، به این مهم توجه داشته و برابر مبانی پذیرفته شده، مقرراتی را در این راستا وضع نموده است. با این حال برخی از حقوقدانان ناآگاه یا شاید مغرض غربی، به ویژه حقوقدانان فرانسوی در دایرةالمعارف بزرگ حقوقی فرانسه[1] كه معتبرترین اثر حقوقی این كشور در سطح جهان محسوب می‎شود؛ مدعی گشته‎اند كه در حقوق اسلام از تدوین مقرراتی برای تنظیم روابط مالی زوجین به خصوص در مورد دارایی آنان، غفلت شده است. در این نوشتار، ابتدا به شبهه عدم وجود قوانین مالی برای زوجین در اسلام و كیفیت این رژیم مالی در حقوق ایران اشاره می‌شود و در ادامه انواع رژیم‌های مالی پذیرفته شده زوجین در فرانسه مورد تحلیل حقوقی قرار می‌گیرد.

1) رژیم مالی زوجین در حقوق ایران

ترتیب اموال زوجین در حقوق ایران از زمان تدوین قانون مدنی در سال 1307، از یك ثبات نسبی برخوردار بوده است. ریشه مذهبی و الهی قواعد حاكم به عنوان بستری عدالت گستر در روابط بین زن و شوهر را باید علت این ثبات دانست؛ همان‎طور كه خداوند متعال می‌فرماید: «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف»، (بقره، 228).

حقوقی كه برای زنان مقرر شده برابر با تكالیفی است كه بر عهده وی گذاشته شده است. فلسفه این امر بسیار روشن می‌باشد، زیرا اسلام به جای تشابه سازی به «اصل عدالت» توجه نموده است، «اصل عدل یكی از اركان كلام و فقه اسلامی، همان اصلی است كه قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است. به بیان دیگر، از منظر فقه اسلامی و حداقل فقه شیعه، اگر ثابت شود كه عدل ایجاب می‎كند فلان قانون باید چنین باشد نه چنان و اگر چنان باشد، ظلم و خلاف عدالت است، ناچار باید بگوییم حكم شرع هم همین است. زیرا شرع اسلام طبق اصلی كه خود تعلیم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطری و طبیعی خارج نمی‎شود. علما اسلام با تبیین و توضیح اصل عدل، پایه فلسفه حقوق را بنا نهادند ... علاوه بر پایه‎گذاری قوانین اسلامی براساس عدالت، بر این باورند كه زوجین اجازه ندارند توافقی نمایند كه منجر به بی‎عدالتی شود. از امام باقر (ع) سوال شد كه آیا مرد می‎تواند با زن خود شرط كند كه نفقه را به طور كامل و مساوی به زن دیگر بدهد و خود آن زن هم از اول این شرط را بپذیرد؟ امام باقر (ع) فرمود: خیر چنین شرط‎هایی صحیح نیست، هر زنی به موجب عقد ازدواج خواه‎ناخواه حقوق كامل یك زن را پیدا می‎كند...». (مطهری، 1374: صص 156-155 ؛ ص 450)

البته اصلاحاتی در طول این قانون‎گذاری انجام شده كه ریشه در تحولات اجتماعی و مقتضیات زمان و مكان دارد. چرا كه پویایی فقه بدین معنا است كه فقه باید جوابگوی نیازهای زمان باشد؛ اگرچه اصول كلی حاكم بر روابط زوجین باید از ثبات نسبی برخوردار باشد. این اصول و قوانین مترقی در چهارده قرن قبل تدوین شده و به زنان در تصرف اموال خود استقلال كامل اعطا نموده است. اما در كشورهای اروپائی تا قبل از قرن بیستم، زنان از حداقل حقوق انسانی برخودار نبودند و حتی اهلیت تصرف در اموال خود را نداشتند. در روابط مالی زوجین به اعتراف نویسندگان فرانسوی، مرد ارباب زندگی مشترك بود و اختیارات وی در اداره، تنظیم و تصرف اموال حتی در اموال اختصاصی زن شبه مطلق بوده است. (Mazeaud, 1982, p,132)زیرا در رژیم قانونی 1804م، فرانسه اداره تصرف تمام اموال مشترك و اختصاصی زن به عهده مرد، به عنوان یك مدیر غیرامین نهاده شده بود. چنین قانونی با توجه به تحولات زمان باید متحول می‌گردید. از این رو مدل‎های مختلفی در حقوق فرانسه و بسیاری از كشورهای اروپائی ارائه شد. اما علی‎رغم همه گرایش‌ها به سمت اعطای استقلال زن، هنوز هم در رژیم قانونی جدید كه اكثر زوجین فرانسوی تحت این رژیم ازدواج می‎كنند، اموال مشترك در صورت فقدان شرط خلاف، توسط مرد، اداره می‎شود و زن اختیار كامل در اداره و تصرف تمام اموال خود را ندارد.

بـا تـوجه بـه مطالب فـوق، تعجب‎آور اسـت كـه بعضی از حقوق‎دانـان فرانسوی معتقدند در نظام حقوقی اسلام هیچ نظام مالی در خصوص زوجین وجود ندارد.(Dalloz, op,cit, 1975, p,2) در حالی كه قبل از تدوین هر قانونی در فرانسه، قواعد و قوانین بسیار دقیقی در باب ارث، تأمین هزینه (نفقه)، مهر و مسائل مالی قبل و بعد از نكاح، در قرآن و سنت اهل‌بیت(ع) تدوین شده است. حمل این گونه نظرها بر بی‎اطلاعی آنها آسان نیست. در حقوق ایران به خلاف برخی از كشورهای اروپایی از جمله فرانسه، فقط یك رژیم مالی بر روابط زوجین حاكم است و آن رژیم استقلال مالی زوجین (جدائی كامل اموال) می‎باشد كه در ادامه مقاله بیان می‌گردد.

2-1) تعریف استقلال مالی زوجین

استقلال مالی به این معنا است كه زوجین پس از ازدواج (در دوران زندگی زناشوئی) هر یك، از دارائی جداگانه برخوردارند؛ اموال زن و مرد دارائی مشتركی را تشكیل نمی‎دهند و زن پس از عقد نكاح در اداره، تنظیم و تصرف اموال و دارائی‎ها یا اموال مكتسبه در دوران زناشوئی استقلال كامل دارد و می‎تواند هرگونه تصرف مادی و حقوقی نسبت به آن داشته باشد. ریاست شوهر بر خانواده دخالت وی در اموال زوجه را تجویز نمی‌كند و پس از انحلال نكاح هم هیچ‎گونه دارائی مشتركی آن‎گونه كه امروزه در حقوق كشورهای غربی مرسوم است، به وجود نخواهد آورد. اگر اختلاطی در اموال زن و مرد به وجود آید؛ در صورت عدم امكان اثبات مالكیت از طرف هر یك از زوجین، باید همانند اموال مشاع قهری بین آنها تقسیم شود.

1-2-1) مبانی استقلال مالی

اصل استقلال مالی زوجین و اختیار اداره و تصرف آنها در اموال خود از اصول مسلم فقه شیعه است كه بر ادله ذیل استوار شده است:

1-1-2-1) آیات قرآن

آیات قرآن كریم دلالت روشنی بر قاعده استقلال مالی زوجین دارند كه به دو مورد اشاره می‌شود:

الف)ـ «للرجال نصیب مما اكتسبوا و للنساء نصیب مما اكتسبن»،(نساء، 32) مردان را از آنچه كسب می‎كنند و به دست می‎آورند، بهره‎ای است و زنان را هم از آنچه كه كسب می‎كنند و به دست می‎آورند، بهره‎ای است.

ب)ـ «للرجال نصیب مما ترك الوالدان و الاقربون و للنساء نصیب مما ترك الوالدان و الاقربون مما قل منه او كثر نصیباً مفروضاً»، (نساء، 7) مـردان را از مـالی كه پـدر و مـادر یـا خویشاوندان، بعد از مردن خود باقی می‎گذارند، بهره‎ای است و زنان را از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود باقی می‎گذارند، بهره‎ای است چه كم باشد، چه زیاد، سهم آنها مشخص و واجب است.

شأن نزول آیه‌های فوق مربوط به مسائل مالی زنان و مردان است. پس از نزول آیه ارث، زمزمه‎هائی به وجود آمد و زنان آرزو می‎كردند كه مثل مردان سهم بیشتری می‎بردند و حتی خواست خود را نزد پیامبر(ص) بیان نمودند. در همین زمان، این آیه نازل شده و خداوند ضمن نهی از چنین درخواست‎هائی فرمودند: مردان و زنان هر كدام از كوشش، تلاش و موقعیت خود بهره‎ای دارند. خواه موقعیت طبیعی باشد (مانند تفاوت دو جنس مرد و زن با یكدیگر) یا تفاوت به خاطر تلاش وكوشش‎های اختیاری باشد. (مكارم شیرازی و دیگران، 1366: ج 3، ص 364)

تبیین آیه

برای فهم دقیق آیه لازم است، ابتدا اجزای آن به درستی تحلیل شود. «اكتساب» به معنی بدست آوردن است. بین معنای كسب و اكتساب فرق است؛ كسب به معنای جمع‎آوری و به دست آوردن اختیاری است. اما اكتساب معنای عام‎تری دارد، زیرا اكتساب مطلق به دست آوردن اعم از اختیاری و غیراختیاری را شامل می‌شود، مانند: ارث، خرید اموال و...، راغب اصفهانی معتقد است، كلمه اكتساب برای به دست آوردن مالی استعمال می‎شود كه انسان می‎خواهد از آن استفاده و بهره‎برداری نماید، از این جهت معنای كلمه كسب از اكتساب عام‎تر است؛ زیرا كسب هم شامل چیزی می‌شود كه انسان می‎خواهد استفاده كند و هم آن چیزی را كه برای دیگران به دست می‎آورد. (راغب اصفهانی، 1404: ص431) مطابق این معنی، زن و مرد در تصرف و بهره‌برداری از چیزی كه به دست می‎آورند، مستقل هستند.

كلمه «نصیب» به معنای بهره و سهم است و به این جهت نصیب گفته شده كه هر سهمی هنگام تقسیم (سهم الارث و غیره) از سایر اموال جدا می‎شود تا با آن مخلوط نگردد. (طباطبائی، 1363: ج 4، ص 313) از مفاد این دو آیه معلوم می‌شود، آن چیزی را كه زن و مرد به دست می‎آورند، خواه اختیاری مانند كسب درآمد یا غیراختیاری مانند ارث و غیره به آن اختصاص دارد و حق استفاده و بهره‎برداری از آنها را به طور مستقل خواهند داشت. علامه طباطبائی می‌فرماید: «اگر مرد یا زن از راه عمل و كار چیزی به دست آورد خاص خود اوست و خدای تعالی نمی‎خواهد به بندگان ستم كند. از این جا روشن می‎شود كه مراد از اكتساب در آیه نوعی حیازت و اختصاص دادن به خویش است، اعم از این كه اختصاص دادن به وسیله عمل اختیاری باشد، نظیر اكتساب از راه صنعت، حرفه یا به غیر عمل اختیاری. لیكن بالاخره منتهی می‎شود به صفتی كه داشتن آن صفت باعث این اختصاص شده باشد... لذا هركس، هر چیزی را كسب كند از آن بهره‎ای خواهد داشت و این بهره به خاطر اكتسابی است كه می‌كند». (همان، ص 534)

ایشان در تفسیر آیه «فلا جناح علیكم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف»، (بقره، 234) می‎فرماید: «قیمومت (ریاست) مرد بر همسرش به معنی سلب آزادی از اراده زن و تصرفاتش در آنچه مالك آن است، نیست همچنین معنای قیمومت مرد این نیست كه استقلال زن را در حفظ حقوق فردی و اجتماعی او از منافعش سلب كند. پس زن همچنان استقلال و آزادی خود را دارد، هم می‎تواند حقوق فردی و اجتماعی خود را حفظ كند و هم می‎تواند از آن دفاع نماید و هم می‎تواند برای رسیدن به هدف‎هایش به مقدماتی كه او را بـه هدف‎هایش می‎رسـاند، متوسل شـود». (طباطبائی، 1363: ج4، ص544) یكی از مفسرین با برداشت وسیع‌تری از آیه نسبت به آزادی اشتغال و تجارت می‌نویسد: «خداوند در كسب و تجارت نسبت به سعی و كوشش هركسی از مرد و زن از نعم خود عطا می‎فرماید. آنهائی كه در كسب مال كوشش می‎كنند با اشخاصی كه سعی نمی‎كنند برابر نیستند. آیه شریفه دلیلی است كه زنان هم می‎توانند به تجارت مشغول شوند و همچنین نسبت به سعی و كوشش خود از نعم الهی بهره‎مند شوند». (علوی حسینی موسوی، 1369: ج 1، ص 352) لذا امر استقلال زن از مرد در مالكیت، اداره، تصرف و بهره‎برداری از اموال، مطابق منابع فقهی شیعه، حتی بسیاری از منابع اهل سنت هیچگاه مورد تردید نبوده است.

2-1-2-1) قاعده تسلیط

قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» كه به قاعده «تسلیط» معروف گشته است، از قواعد پذیرفته شده، نزد فقهای شیعه می‌باشد و در فقه بسیار بدان استناد می‎شود. كلمه «الناس» به معنای همه مردم اعم از زن و مرد است؛ زیرا «الف و لام» آن از نوع استغراقی است كه افاده عموم می‌كند. كلمه «مسلطون» شامل همه گونه اختیارات اعم از حق تصرف و بهره‎برداری، انتقال و غیره است. در كلمه «علی اموالهم»، لفظ «اموال» به «هُم» اضافه شده است و مرجع ضمیر ناس، اموالی است كه مردم، مالك آن هستند یا به آنها اختصاص دارد، كه افاده مالكیت یا اختصاص می‎كند. لذا مفاد قاعده چنین می‌شود كه همه مردم اعم از زن و مرد نسبت به اموال خود حق هرگونه تصرفی را دارند و در این حال هیچ تمایزی بین زن و مرد نیست. به علاوه، روایت «لا یحل مال امرء مسلم الا بطیب نفسه».(قمی، بی‌تا: ج4، ص93؛ حر عاملی، بی‌تا: ج10، ص449)، (تصرف در مال شخص مسلمان بدون رضایت وی جایز نیست) دلالت بر این مدعا دارد كه هیچ‎گونه تخصیص و استثنایی كه شوهر می‌تواند در اموال همسر خود تصرف كند وارد نشده است. بنابراین اسلام دست مرد را از اموال زن كوتاه نموده و حق هرگونه دخالتی در اموال وی را سلب نموده است.

3-1-2-1) استقلال مالی زن در ماده 1118 ق.م.

در حقوق مدنی ایران به پیروی از فقه امامیه، افتراق اموال، تنها رژیم مالی پذیرفته شده در ترتیب اموال زوجین است و زن می‎تواند در اموال خود از قبیل جهیزیه، ارث و... آزادانه تصرف نموده و هرگونه عمل مادی و حقوقی را نسبت به آنها انجام دهد و به بیان ساده زن در ادارة اموال خود از اهلیت كامل برخوردار است. این مطلب به طور صریح در ماده 1118 ق.م. بیان شده: «زن مستقلاً می‎تواند در دارائی خود هر تصرفی را كه می‎خواهد بكند». این در حالی است كه در حقوق كشورهای اروپایی از جمله فرانسه حتی در رژیم‎های افتراقی (جدائی اموال) تا قبل از قانون 1965م، اداره اموال فقط با شوهر بود و زن علی‎رغم مالكیت بر اموال خود، بدون رضایت شوهر، حق تصرف در آن را نداشت. (mazeaud, 1982, p,556)

2) اشتراك مالی زوجین در حقوق ایران

در مورد استقلال مالی زن از شوهر در حقوق ایران جای هیچ ابهامی نیست. اما این سؤال می‎تواند، مطرح شود كه آیا توافق زوجین امكان اشتراك مالی آنها را فراهم می‌آورد؟ چنانكه «شرط انتقال تا نصف دارائی» مصوبه شورای عالی قضایی مندرج در قباله نكاح، چنین شائبه‎ای را به ذهن می‎رساند و برخی از حقوقدانان آن را با عنوان «شرط اشتراك در دارایی» مطرح نمودند (كاتوزیان، 1378: ج1، ص4) حتی اگر به دلیل اشكالاتی كه در این شرط مطرح است آن را نپذیرفته؛ یا مدعی شده كه قواعد حاكم بر روابط زوجین از قوانین امری است و تفسیر آن با توافق طرفین در نكاح دائم ممكن نیست، می‎توان این سوال را در نكاح منقطع مطرح نمود. زیرا در نكاح منقطع توافق طرفین است كه در روابط مالی زوجین، به غیر از مهر[2] اعم از ارث، نفقه و ... نقش ایفا می‎كند. همان‎طور كه با توافق زوجین، ارث و نفقه استقرار پیدا می‎كند. آیا می‎توان با توافق زوجین و با استعانت از ماده 10 ق.م.[3] چنین رژیمی را حاكم نمود؟ ظاهراً باید به چنین سوالی به دلیل تعارض آن با فقه شیعه، پاسخ منفی داد؛ زیرا اسباب اشتراك یا شركت در فقه شیعه، مشخص است و در خارج از این چارچوب نمی‎توان شركتی را تأسیس نمود. شركت در قانون، اختیاری یا قهری است.[4] شركت اختیاری[5] عبارت است از:

الف)- شركت ناشی از عقد یا قرارداد مانند اینكه دو نفر با هم خانه‎ای را بخرند كه در این صورت مشاعاً مالك آن خواهند شد.

ب)- شركت از طریق مزج اختیاری اموال باشد.

ج)- كسب مال بواسطه انجام عملی كه چند نفر با هم انجام می‌دهند كه در این صورت مشاعاً مالك آن خواهند شد. این موارد از اقسام شركت اموال است. شركت در فقه عبارت است از: شركت اموال (شركة العنان)[6]؛ شركت اعمال[7] ؛ شركت مفاوضه[8] و شركت اعتبار (شركة الوجوه).[9] از چهار مورد فوق، فقط شركت اموال صحیح و بقیه شركت‌ها باطل قلمداد شده است. تنها یكی از مصادیق شركت اعمال و آن هم موردی كه به تبع شركت اموال به وجود می‎آید كه برابر آن چند نفر به طور مشترك عملی را انجام دهند و در اثر آن مالی به دست آورند،(شهید ثانی، بی‌تا: صص 276-274) صحیح شمرده شده است. در نتیجه از سه مورد شركت اختیاری مذكور در ماده 753ق.م. دو مورد اول آن شركت اموال است و مورد سوم آن نیز همان استثنا شركت اعمال است و خارج از این حدود هر شركتی كه داخل شركت اعمال، مفاوضه یا اعتبار باشد، از نظر فقه شیعه باطل خواهد بود.

بنابراین در فرض مذكور هرگاه هر یك از زوجین به طور مستقل كاری انجام دهند و درآمد كسب نمایند و توافق كنند كه درآمدهای آنها مشترك شود و شركتی را به وجود آورند، قطعاً باطل خواهد بود چرا كه داخل در شركت مفاوضه یا شركت اعمال می‌شود كه از نظر فقه شیعه پذیرفته نمی‌باشد. البته در مورد زوج‌هایی كه شغل مشتركی دارند؛ مانند موردی كه به اتفاق هم كشاورزی می‌كنند، می‎توانند درآمدهای مشترك داشته باشند و شركتی را به وجود آورند؛ اما این مورد، خارج از موضوع بحث تأسیس رژیم اشتراك اموال به وسیله توافق زوجین می‎باشد و عنوان خاص خود را دارد. از این‌روی پذیرش رژیم اشتراك اموال آنچنانكه در كشورهای غربی مرسوم است در عقد دائم و عقد منقطع، برابر مبانی مسلم نظام حقوقی اسلام و سیستم حقوقی كشورمان ممكن نیست. یكی از حقوقدانان در این باره می‌نویسد:

«آوردن مضمون این شرط در قباله‎های نكاح، دلیل بر نفوذ آن در حقوق كنونی نیست؛ تقلیدی ناشیانه از فرهنگ غربی است. به نظر می‎رسد وسایل نزاع درخانواده‎ها فراهم می‌شود. هیچ كس منكر ضرورت حمایت از حقوق زن در دارایی خانواده نیست. ولی این حمایت باید به گونه‎ای انجام گیرد كه با عادات و رسوم و بافت اجتماعی جامعه سازگار باشد و مفسده‎ای به بار نیاورد. اشتراك دارایی زاده تاریخ حقوق و شیوه زندگی در خانواده‎های غربی است و دشواری‎های گوناگون حقوقی و اجتماعی درباره اداره و تصفیه این شركت پیچیده به بار می‎آورد. نگاهی گذرا به حقوق خانواده در فرانسه نشان می‎دهد كه اشكال مربوط به دارایی خانواده و تصفیه آن از جمیع مسائل مربوط به نكاح و طلاق و سرپرستی كودكان بیشتر است؛ مشكلی كه تاكنون فارغ از آن بوده‎ایم و با پیش‎بینی شرط اشتراك در قباله‎ها به استقبال آن می‎رویم تا همرنگ جماعت باشیم».(كاتوزیان، 1378: ج 1، ص 5)

3) رژیم مالی زوجین در حقوق فرانسه
1-3) مفهوم رژیم مالی

رژیم مالی[10] عبارت است از: «قواعد وسیع به هم پیوسته و پیچیده‎ای كه دارای مبنای قانونی یا قراردادی بوده و هدف آن تنظیم وضعیت مالی زوجین در روابط آن دو با یكدیگر از یك طرف و روابط آن دو با اشخاص ثالث از طرف دیگر می‎باشد».(Dalloz, op,cit, 8975, p 2)

حقوقدانان فرانسوی، به دلیل وجود قواعد زیاد و تخصصی؛ پیچیده بودن را جزء تعریف رژیم مالی ذكر كرده‌اند. این پیچیدگی به حدی است كه جهت محاسبات و تقسیم اموال پس از انحلال، وكلای طرفین برای این كه با قضاوت كوركورانه قضات روبرو نشوند، قبل از جلسه دادرسی، به سر دفتر رسمی مراجعه می‎كنند تا آنها یك پروژه تسویه صحیح را پیاده كنند. این یك نوع تضمین در برابر محاسبات قضات است.(areille, 1999, p,173) به دلیل همین پیچیدگی‎ها علاوه بر تنظیم روابط مالی زوجین، باید روابط آنها با طلبكاران هم معین شود؛ همچنین باید معلوم شود كه روابط مالی اشخاص ثالث با هریك از زوجین چه تأثیری بر زوج دیگر دارد و آیا اشخاص ثالث به طور مستقیم می‎توانند با زوج دیگر رابطه مالی پیدا كنند؟

در برخی از رژیم‌های مالی این قواعد، علاوه بر روابط مالی آنها در نكاح و پس از انحلال نكاح، شامل اموال قبل از نكاح نیز می‌شود.[11] موضوع اصلی رژیم‌های مالی علی الاصول ناظر بر مالكیت و اداره اموال زوجین در دوران نكاح است و به تبع آن تقسیم اموال، دیون و تعهدات هم مورد بررسی قرار می‌گیرد. (منوچهریان، 1342: ص 71)

2-3) ویژگی‌های حقوقی رژیم مالی

رژیم‌های مالی به لحاظ ماهوی بر دو اصل اساسی استوارند:

1-2-3) آزادی انتخاب رژیم مالی

اصل آزادی انتخاب رژیم مالی[12]، به زن و شوهر آینده این اجازه را می‌دهد كه با در نظر گرفتن وضع خاص خود و همچنین با تصوری كه از آینده و پایان ازدواج دارند؛ خود را بیشتر با آن منطبق نموده و قبل از جشن ازدواج، با انعقاد قراردادی، خود را تحت یك رژیم خاص درآورند. در حقوق فرانسه رژیم‌های مختلفی از اشتراك و افتراق اموال وجود دارد؛ بسیاری از آنها مدل یا قراردادهای نمونه هستند كه قانونگذار صرفاً آنها را جهت تسهیل و آسان نمودن انتخاب اشخاص ذی‌نفع، معرفی كرده است و معرفی این نمونه‌ها هیچ خدشه‌ای به اصل آزادی انتخاب وارد نمی‌كند، لذا هیچ یك از این نمونه‌ها بر زوجین تحمیل نمی‌شود و آنها مجبور نیستند، توافقات خود را در قالب‌های تعیین شده محدود نمایند، بلكه می‌توانند با تقطیع این مدل‌ها و انتخاب قطعات یا اجزای مختلف از این نمونه‌ها، تركیب جدیدی به وجود آورند؛ یعنی با بهره‌گیری از چند مدل یا نمونه، تمام خواسته‌های مورد نظرشان را عملی نمایند. حتی حقوق مدنی فرانسه، اشخاص را در انتخاب رژیم خارجی آزاد گذاشته است؛ آنها می‌توانند از وضعیت‌های موجود در قوانین خارجی هم استفاده نموده و آن را در توافقات خود بیاورند. این اصل همانند بسیاری از اصول دیگر مطلق نیست، بلكه به وسیله دو قید مهم محدود می‌شود:

الف)- نظم عمومی و اخلاق حسنه[13]؛ لذا هر توافقی كه خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد از درجه اعتبار ساقط است.

ب)- قواعد امری ناظر بر رژیم مالی[14]؛ این قواعد امری، مربوط به رژیم‎های اشتراك اموال است. مطابق آن هنگامی كه زن و شوهر رژیم اشتراك اموال را انتخاب كنند، دیگر نمی‎توانند آن را به طور كامل از اشتراكی بودن تهی كنند؛ به عبارت دیگر، ماهیت آن را دگرگون سازند؛ بلكه باید حداقل، وجود اموال مشترك را بپذیرند.[15]

2-2-3) ثبات قراردادهای مالی

یكی دیگر از ویژگی‎های رژیم مالی؛ قطعی بودن یا ثبات قراردادهای مالی[16] است. پس از انعقاد قرارداد مالی، هیچ یك از زوجین، حق ندارد بدون توافق طرف مقابل قرارداد را نسخ یا تغییر دهد. اصل تغییر ناپذیر بودن رژیم‎های مالی در همه دوره‎ها به یك معنی نبوده و در طول قانون‎گذاری در فرانسه دست‎خوش تحول گردیده است. در قانون مدنی 1804م، این اصل به این معنی بود كه پس از انتخاب رژیم مالی توسط زوجین، این رژیم تا پایان ازدواج باقی بود و طرفین هیچگاه نمی‎توانستند آن را تغییر دهند؛ ثبات قراردادهای مالی به معنی دقیق، در این قانون مشاهده می‎شد. اما پس از اصلاح قانون رژیم مالی فرانسه مصوب 1965م، مفهوم این اصل متحول گردید. در قانون جدید به زوجین اجازه داده می‌شود، با توافق یكدیگر در صورتی كه منافع و مصالح خانواده اقتضا كند؛ با كسب مجوز از دادگاه رژیم مالی را تغییر دهند. لذا در مقابل این سؤال كه آیا مطابق قانون جدید با توجه به امكان تغییر قراردادها اصل ثبات قراردادها باقی است؟ اظهار می‌دارند: «مفهوم ثبات قراردادها به این معنی است كه طرفین تنها با اراده خود و بدون مجوز دادگاه نمی‎توانند آن را تغییر دهند. یعنی در این فرآیند آزادی كامل ندارند، بلكه قانون 1965م، یك ثبات نسبی برای‌ آن قائل شده است». (Cf. 1976, Dalloz)

اصل ثبات قراردادها در تمام رژیم‎های مالی (اعم از رژیم‎های قراردادی و قانونی) قابل اعمال است؛ به بیان دیگر زمانی كه زوجین رژیمی را انتخاب نكرده باشند، تحت رژیم قانونی اشتراك قرار خواهند گرفت و در حقیقت مانند این است كه آن رژیم را انتخاب كرده‌اند. لذا اصل قطعی بودن قرارداداها قابل اجرا است و آنها بدون مجوز دادگاه حق تغییر آن را ندارند. (mazeaud, pp,67-68)

4) انواع رژیم مالی

برخلاف حقوق ایران كه تنها یك رژیم مالی یعنی استقلال مالی، بر زوجین حكومت می‎كند؛ در حقوق فرانسه رژیم‎های مختلفی وجود دارد. تدوین كنندگان قانون مدنی فرانسه، رژیم واحدی را كه در حقوق رم وجود داشت و بر زوجین تحمیل می‎شد، نپذیرفتند. آنان بر این باور بودند كه هیچ رژیم مالی ایده‎آلی وجود ندارد و این را امر مسلمی می‌دانستند كه یك مدل واحد، هرگز نمی‎تواند تمام زوایای مالی زندگی اشخاص را در برگیرد و به تمام خواسته‎های آنها پاسخ دهد. از این‎رو، قانونگذاران بدون این كه محدودیتی برای اشخاص در زمینه آزادی قراردادهای مالی ایجاد كنند، مدل یا نمونه قراردادهای مختلفی را به وجود آورده و انتخاب هر یك از آنها را به زوجین واگذار كردند و از آن‎جا كه اكثر زن و شوهرهای فرانسوی بدون اینكه قرارداد مالی تنظیم كنند، ازدواج می‎كردند؛ تدوین كنندگان قانون مدنی در هر دوره، یك مدل را به صورت اتوماتیك بر این دسته از زوجین تحمیل كرده‌اند. البته دسته‎ای از رژیم‎های قراردادی وجود دارند كه زن و شوهر آینده می‎توانند به تنـاسب وضعیـت خود و بـا نگاهی كه بـه آینده دارنـد یكی از آنـها را انتخاب كننـد. (Cf. 1975, Dalloz) تدوین كنندگان قانون مدنی دو نوع رژیم مالی را ازهم تفكیك نمودند كه به اختصار توضیح داده می‌شود:

1-4) رژیم‎های اشتراك اموال
1-1-4) مفهوم اشتراك

قبل از بیان انواع «رژیم‌های اشتراك اموال»[17]، لازم است معنای نهاد «اشتراك» معلوم شود: اشتراك نظامی است كه مجموعه‎ای از اموال را به ملكیت مشاع زوجین درمی‎آورد؛ مجموعه‎ای كه باید پس از انحلال نكاح، بین هر یك از زن و شوهر یا وراث آنها تقسیم شود. (Cf. Dalloz, 1975, p,3)

2-1-4) ماهیت حقوقی اموال مشترك

برابر رویه قضایی فرانسه، اموال مشترك شخصیت حقوقی ندارند. به بیان دیگر این اموال دارایی مستقل را تشكیل نمی‎دهند تا جدای از اموال اختصاصی زوجین بتوان شخصیت مستقل حقوقی برای آن قائل شد. در عین حال، جزء اموال شخصی زن و شوهر هم به حساب نمی‎آید. در این حال، بعضی از حقوقدانان فرانسوی، آن را اموال مشاع هم قلمداد نكرده‌اند و معتقدند اموال مشترك زوجین، اموالی هستند كه قواعد ویژه‎ای بر آن حاكم می‌باشد و بدین ترتیب از اموال زن و شوهر كه اموال اختصاصی آنـان محسـوب می‎شـوند، متمـایـز می‎گـردنـد. (Cf. mazeaud, 1982, p,3)بـعضی از حقوقدانان، در مقابل این سؤال كه از یك طرف اموال مشترك، شخصیت حقوقی ندارد و از طرف دیگر این دارایی مشترك، بخشی از اموال زوجین نیست و مال مشاع آن دو نیز محسوب نمی‌گردد، پس چه ماهیتی دارد؟ پاسخ داده‎اند: «این دارایی به یك نهاد مستقل حقوقی تعبیر می‌شود. مطابق این نهاد مستقل، اموال مشترك در قلمرو اداره و تسویه، از قواعد ویژه‎ای كه به وسیله تدوین كنندگان قانون مدنی تهیه شده، پیروی می‎كند. البته این اموال قبل از اینكه داخل در اشتراك بشوند، اموال اختصاصی مرد یا زن بوده كه به طور خاصی به خانواده اختصاص داده شده است، لذا از قواعد مشتركی كه مختص آنها است، پیروی می‎كنند».(Ibid, p, 151) پس اشتراك این‌چنین تعریف می‌شود: «اموال مشترك یك مجموعه مستقلی است از اموال زن و شوهر كه به صورت ویژه‎ای به خانواده اختصاص یافته است».(Ibid) ماهیت حقوقی اشتراك ضرورتاً آثار ویژه‎ای را در پی خواهد داشت كه این اثر از یك طرف در روابط بین زوجین و از طرف دیگر در روابط اشخاص ثالث با هر یك از زوجین ظهور خواهد نمود.

1-2-4) اقسام رژیم‎های اشتراكی

در حقوق فرانسه، رژیم‎های اشتراك اموال، به دو نوع تفكیك شده‌اند.

1-2-2-4) رژیم‌های اشتراك قراردادی

در رژیم‎های اشتراك قراردادی[18] اموال، دو مدل قرارداد، پیش‎بینی شده است كه به اختصار بیان می‌گردد:

الف)- اشتراك كامل

در رژیم اشتراك كامل[19] یا مطلق اموال، دارایی هریك از زوجین در زمان نكاح و آنچه در طی نكاح، هر یك از زوجین به دست می‎آورند، جزء اموال مشترك زوجین محسوب می‎شود كه هر دو، مشتركاً مالك آن شناخته می‎شوند و این اموال مشترك، پس از انحلال نكاح، به طور مساوی بین زن و شوهر تقسیم می‎شود. (منوچهریان، 1342: ص 79) لذا تمامیتی كه این نوع از رژیم ایجاد می‎كند، بیشتر بر قابلیت گسترش مجموعه مشترك، به تمامی اموال زوجین برمی‎گردد. اما این امر مانع از تشكیل اموال اختصاصی در برخی از زمینه‎های معین نیست. این استعداد و قابلیت بر تركیب دارایی و دیون در اموال مشترك حكومت می‎كند؛ در قلمرو دارایی، اشتراك اصولاً به تمامی اموال زوجین، فارغ از منشأ و ماهیت آنها گسترش می‎یابد. اشتراك نه تنها دارایی‎ها را شامل می‌شود؛ بلكه بدون تفكیك بین اموال منقول و غیرمنقول، كلیه اموال تحت تصرف زوجین را در روز ازدواج یا درآمدهای بلاعوض آنها را از روز ازدواج شامل می‎شود، لذا علاوه بر درآمدهای شخصی، كلیه اموال زوجین اعم از اموال حاضر، آینده، منقول و غیرمنقول را شامل می‌شود.

نتیجه فقدان اموال اختصاصی، عدم دیون اختصاصی خواهد بود؛ به طور طبیعی اشتراك (اموال مشترك)، تمامی دیون زوجین اعم از حال و آینده را به صورت كامل پشتیبانی می‎كند. اشتراك دیون، مكانیسم تعهدات مربوط به دین و پرداخت آن را ساده می‎كند و این اشتراك، نهاد تأمین افزایش هزینه زندگی از محل اموال اختصاصی[20] را منتفی ساخته و حق تعقیـب بستـانكاران را اصـولاً بـه تـمامی امـوال مشتـرك گسترش می‎دهد. (Cornu, 1974, pp,491- 499) در این رژیم به دو صورت اموال اشتراك خارج می‌شوند:

- اموالی كه به وسیله یك مقرره، از دایره اشتراك خارج می‌شوند: ماده 1526 ق.م.ف.[21] به صورت مشخص تمامی اموالی كه ماده 1404 ق.م.ف. آنها را به خاطر ماهیتشان فارغ از زمان و چگونگی كسب مالكیت داخل در اموال اختصاصی قرار داده است را از اموال مشترك خارج كرده است.

- هر شرطی كه رژیم را از ماهیت اشتراكی خارج نكند در عقد قابل ذكر است، لذا با توافق طرفین می‎توان برخی اموال را از حیطه اموال مشترك خارج نمود.(cornu, 1974, pp, 498- 497)

ب)- رژیم اشتراك اموال منقول و دارایی‌ها

اموال و دارایی‎ها در این رژیم به اموال اختصاصی زن؛ اموال اختصاصی مرد و اموال مشترك تقسیم می‌شود. این مجموعه مشترك اصولاً تمامی اموال منقول در زمان ازدواج و پس از آن و همچنین دارایی‎ها یعنی اموالی كه به صورت معوض در طول ازدواج با استفاده از درآمدهای حرفه‎ای (شغلی) یا عایدات ناشی از اموال اختصاصی به دست آمده را شامل می‌شود. به عبارت دیگر، مطابق قانون سال 1804 بخش مشترك، شامل كلیه دارای‎هایی است كه به وسیله زوجین در دوران ازدواج كسب می‎شود و اموال ناشی از ارث و هبه خارج از این اموال قرار دارد. تمام منابع مالی زوجین، اعم از عایدات، دستمزدها و درآمد ناشی از سرمایه، داخل در اشتراك می‌شود. البته این رژیم مالی مورد اصلاحاتی قرار گرفته است كه بیان خواهد شد.

مطابق رژیم فوق، در چگونگی اداره اموال توسط زوجین، بین اموال اختصاصی و اموال مشترك كاملاً فرق است. اموال اختصاصی كه هر یك از زوجین نسبت به آنها مالكیت دارند، به طور مستقل توسط خود آنها اداره می‎شود و زن در این رژیم، نسبت به رژیم اشتراك كامل، تا اندازه‎ای در اداره اموال خود آزادی دارد و می‎تواند در اموال اختصاصی خویش تصرف كند. اما اموال مشترك تحت اختیار شوهر است، ولی به عنوان رئیس، اداره این اموال را بر عهده دارد؛ البته قانون‎گذار جدید در سال 1965م، استثناهای مهمی در مورد اموال ذخیره‎ شده،[22] بر این اصل اعمال نمود. در این حال اموال مزبور هرچند كه جـزء امـوال مشتـرك است، اما تحت حاكمیـت زن قـرار دارد.(Cf. 1975, Dalloz) تدوین كنندگان قانون مدنی 1804م، این رژیم را به عنوان رژیم قانونی برگزیده كه مقررات آن را در مواد 1496-1400 ق.م.ف. آورده بودند. با توجه به این كه اكثر ازدواج‎ها در فرانسه بدون انتخاب رژیم قراردادی بود رژیم قانونی به طور اتوماتیك بر آنها حاكم می‎شد: تا قبل از تصویب قانون جدید در سال 1965م، این رژیم بر چهار پنجم مردم فرانسه حاكم بود. اما این رژیم پس از قانون جدید در زمره رژیم‎های قراردادی اشتراك درآمد. (mazeaud, 1982, P, 123)

2-2-2-4) رژیم قانونی اشتراك دارایی

تعریف

برابر این رژیم، اموال مشترك، شامل تمام دارایی‎هایی است كه زوجین در طول ازدواج به دست می‎آورند و پس از انحلال، به صورت مساوی بین زوجین یا وارث آنها تقسیم می‎شود. این رژیم را به این جهت اشتراك نامیده‌اند كه زوجین در عواید ناشی از كار و سرمایه با هم شریكند و همچنین قانونی نـام نـهادند، چـرا كه در صـورت فـقدان قـرارداد ازدواج، قـانـون آن را بـر روابـط زوجیـن حـاكـم كـرده اسـت. (cornu, 1974, P,7) این رژیم كه از 13 ژوئیه 1965م، به عنوان رژیم قانونی فرانسه برگزیده شده است، حاوی تحولات مهمی در مقررات حاكم بر روابط مالی زوجین می‌باشد، این رژیم تاكنون، قانون حاكم بر اكثریت قاطع زوجین فرانسوی است. از این روی لازم است سیر اصلاح و تدوین قانون 1965م، مورد بررسی قرار گیرد.

1-2-2-4) سیر اصلاح قانونگذاری رژیم مالی

در سال 1959م، كمیسیون اصلاح قانون مدنی (وابسته به دولت) متن اصلاحی مقررات رژیم‎های مالی را تهیه نمود. این مقررات كه به لایحه قانونی رژیم‎های مالی معروف شد، شامل اصلاحات مهم و زیادی بود و در همین سال توسط دولت به دبیرخانه مجلس سنا تحویل گردید. پس از طرح این لایحه در مجلس سنا بین مجلس ملی و مجلس سنا، توافق حاصل نشد. عمده اختلاف آنها در مورد اعطای اختیارات بیشتر به زن بود. مجلس سنا تمایل داشت، اداره اموال اختصاصی زن در رژیم اشتراك اموال، تحت اختیار شوهر باشد و در مقابل، مجلس ملی گرایش داشت كه چنین اختیاری را به زن واگذار نماید. دولت كه با نظر مجلس ملی موافق بود، نمی‎خواست خود را با مجلس سنا درگیر كند. در نتیجه این لایحه را پس گرفت. اما در سال1965م، بار دیگر لایحه جدیدی كه تأمین كننده تمایلات مجلس ملی بود، در موضوع فوق تهیه نمود؛ در این لایحه نه تنها اداره اموال اختصاصی زن به وی سپرده شد، بلكه بهره‎برداری از این اموال نیز به زن اختصاص یافت. به همین دلیل این لایحه پس از بحث‎های زیادی در نهایت در 13 ژوئیه به تصویب رسید. (mazeaud, 1982, p,130)

به جهت آنكه این رژیم قانونی از اهمیت زیادی برخوردار بود، كمیسیون اصلاح قانون مدنی هم می‎بایست، قسمتی از قانون را به انتخاب گزینه این رژیم (رژیم قانونی) اختصاص می‎داد؛ بدین جهت مباحث فراوانی در صحن كمیسیون اصلاح در مورد این مطلب، بین طرفداران رژیم اشتراك اموال و طرفداران رژیم افتراق اموال عنوان گردید.

طرفداران نظریه اشتراك كه در ظاهر برتری[23] یافتند، معتقد بودند، رژیم اشتراك اموال با تصوری كه اصولاً زوجین از ازدواج دارند و با توجه به سابقه و سنتی كه در فرانسه وجود داشته منطقی‎تر است، تا یك رژیم افتراقی و بر این باور بودند كه اشتراك در زندگی، بالضروره، اشتراك تمام اموال یا حداقل، مجموعه‎ای از اموال را برای خانواده باید به همراه داشته باشد و به تبع آن برای مرد نیز اقتدار و جایگاه برجسته‎ای در اداره اموال قائل بودند. اما مخالفین این استدلال كه از رژیم‎های افتراقی دفاع می‎كردند، به شدت با اعتقادات آنان به مقابله برخاستند و با بیان این كه امروزه ازدواج امری متزلزل و قابل انحلال به وسیله طلاق است، ضرورت اشتراك را رد كردند و همچنین با تأكید بر تساوی مطلق زن و شوهر، اختیارات شوهر را در این زمینه مردود می‌دانستند.

البته طرفداران رژیم افتراقی، رژیم دیگری را به عنوان رژیم قانونی در كمیسیون اصلاح قانون مدنی و پارلمان مطرح نمودند كه رژیم افتراق اموال نبود؛ بلكه رژیم اشتراك دارایی‎ها بود. رژیمی كه به وسیله چند قانون مدرن به وجود آمده است. «ژوسران»[24] با ظرافت خاصی، نام اشتراك را بر آن نهاده و آن را به عنوان اشتراك زاییده از مرگ معرفی نمود. مطابق این رژیم زن و شوهر به عنوان زوجینی كه دارای اموال مستقل هستند با هم زندگی می‎كنند و تمام اختیارات آنان درباره اموال خود را حفظ می‎كنند؛ اما پس از انحلال نكاح، اموال بین آنها تقسیم می‎شود. لذا این رژیم دقیقاً یك رژیم افتراقی است؛ زیرا هیچ یك از زوجین تا زمان انحلال رژیم هیچ مال مشتركی ندارند. بلكه در طول زندگی زناشویی به طور كامل همانند یك رژیم افتراقی زندگی می‎كنند. اما بلافاصله، پس از انحلال نكاح (مرگ زندگی مشترك) اموال مشتـرك، زاییده می‎شود و زوجین یا وارث آنها باید آن را بین خود تقسیم كنند. اما به رغم این تلاش‎ها، تدوین كنندگان قانون مدنی آن را به عنوان رژیم قانونی نپذیرفتند. بلكه در سال 1965م، با این استدلال كه این رژیم پیچیده‎تر از آن است كه به عنوان رژیم قانونی قرار گیرد، آن را در شمار رژیم‎های قراردادی قرار دادند. پس از رد شدن این رژیم به عنـوان قانونی، انتخاب رژیـم قانونی دیـگر، باید از میـان رژیم‎های اشتراكی مختلف صورت می‎‎پذیرفت، البته نقایص و اشكالات وارده بر رژیم اموال منقول و دارایی‎ها مانع از این بود كه بتوان هنوز این رژیم را به عنوان رژیم قانونی حفظ نمود.

در سال 1965م، برای تعیین رژیم قانونی، تنها این شرط اصلاحی اعمال شد كه در صورت عدم انتخاب رژیم خاص از طرف زوجین، رژیم اشتراك دارایی‎های مكتسبه در دوران ازدواج اسـت كـه رژیـم قـانونی محسوب خـواهد شـد. بنـابرایـن قانون‎گذار در رژیم قانونی جدید به خلاف رژیم قبل، اموال موجود در زمان ازدواج را از اشتراك خارج نمود. بدون شك در این رژیم، هنوز مشكل اثبات آورده‎های منقول، جهت تفكیك بین اموال اختصاصی و اموال اشتراكی وجود داشت، مشكلاتی كه تدوین كنندگان قانون مدنی را بر آن داشت كه از احتساب این رژیم به عنوان رژیم قانونی پرهیز كنند. اما تدوین كنندگان لایحه قانون اصلاح 1965م، تأكید كردند كه این مشكل با منعطف كردن قواعد اثبات، مرتفع خواهد شد، البته این مشكل برای زوج‌های كه دارایی نداشتند، به دلیل این كه آورده‎ای نبوده، اصلاً مطرح نخواهد شد. (mazeaud, 1982, p,131)

2-2-2-2-4) مضمون اشتراك

قبل از قانون اصلاح 1965م، دارایی‎های مشترك در تمام رژیم‎های اشتراكی، شامل كلیه دارایی‎هایی بود كه به وسیله زوجین در دوران ازدواج و زناشویی كسب می‎شد و فقط اموال مكتسبه ناشی از ارث و هبه از آن خارج می‌گردید. لذا تمام منابع مالی، اعم از عایدات، دستمزدها و درآمدهای ناشی از سرمایه، داخل در اشتراك بودند و اشتراك از همه این منابع بهره می‎برد. لذا اولین اصلاح، حفظ درآمدهای ناشی از كار و همچنین سرمایه زوجین برای خودشان بود و مضمون اشتراك در این مرحله همان افتراق در منابع[25] است. اگرچه هر یك از آنها، موظف هستند، هزینه‎های زندگی را تقبل نمایند، اما از اشتراك این اموال بهره نخواهند برد.

اصلاح مهم دیگری كه در این قانون انجام شد، مربوط به دیون مشترك است. در گذشته تمام دیون شوهر، مشترك بوده و زن ملزم به پرداخت نصف آن بود. اما در حال حاضر، دیون زن و شوهر وضعیت یكسانی پیدا نمود. دیون زن و شوهر هر دو مشترك می‎باشند و مرد هم موظف است، نصف دیون زن را بپردازد. علت این امر به خاطر اصلاحاتی است كه منجر به گسترش اختیارات زن از امور خانه و تربیت فرزندان شده كه ذیلاً به آن پرداخته می‌شود. (mazeaud, 1982, pp, 131-132)

3-2-2-2-4) اختیارات زوجین

تدوین كنندگان قانون جدید، دریافتند كه اختیارات زوجین[26] باید محدود باشد، چرا كه اختیارات شوهر مندرج در قانون 1804م، شبه مطلق بود. تغییر این قانون به منظور شركت هرچه بیشتر زن در اداره امور مالی خانواده، ضروری به نظر می‎رسید. البته این امر نه تنها در رژیم اشتراك دارایی‎ها (رژیم قانونی) مورد نظر بود، بلكه می‎بایست در تمام رژیم‎های اشتراك اموال مورد توجه قرار می‎گرفت. پس از تصویب قانون 1965م، دیگر مرد حاكم و ارباب اشتراك نبوده و باید جوابگوی اشتباه‌های خود در اداره اموال باشد. این قانون تا آنجا پیش رفت كه عنوان رئیس اشتراك را هم از شوهر گرفتند و اموال ذخیره شده[27] زن نیز، از سیطره مرد خارج شد و مقررات خاصی در مورد آنها پیش‌بینی گردید. همچنین از اختیارات شوهر در مورد اموال اختصاصی زن هم كاسته شد؛ درحالی كه در لایحه 1959م، پیش‌بینی شده بود كه این اموال همانند اموال مشترك هستند و رضایت زن تنها در مورد اعمال حقوقی مهم، ضروری است؛ در عین حال به زن حق داده شده بود كه به دادگاه مراجعه كند و اختیارات شوهری كه مدیریت بدی دارد را از وی بستاند. اما در قانون 1965م، اداره و بهره‎برداری از اموال اختصاصی زن به وی واگذار شد و وحدت امور خانواده نیز منحل گردید.

البته این تحول بیشتر جنبه ظاهری داشته تا واقعی؛ زیرا وضعیت زوجین در اداره اموال مشترك هنوز هم مساوی نیست. چرا كه در مورد اموال مشترك در صورت عدم شرط خلاف، شوهر اداره آن را برعهده دارد. هرچند در سال 1804م، چنین قانونی امری بود و حتی با توافق طرفین هم نقض آن ممنوع بود، اما براساس قانون 1965م، این قانون از امری بودن خارج شد و زوجین می‎توانند با توافق یكدیگر آن را نادیده بگیرند. اختیارات زوجین در مورد اموال اختصاصی زن نیز براساس قانون جدید، امری نیستند. مگر قواعد مربوط به وضعیت بنیادی زوجین در مورد عایدات، دستمزدها و اموال ذخیره شده كه مورد قبول زوجین است. (mazeaud, 1982, P, 132)

4-2-2-4) تضمین زوجین

«حق انحلال اشتراك توسط زن و حق احتراز از تقسیم دیون مشترك» كه در قانون 1804م، برای زن پذیرفته شده بود، در قانون1965م، حذف گردیـد. اما در عین حال، دو امتیـاز بـرای زن در قانون 1965م، درنظر گرفته شد كه عبارتند از:

الف)- حفظ اموال خود؛ زوجه می‎تواند امتیاز خود را نسبت به اموال، در موقعی كه اموال مشترك تكافوی پرداخت بدهی شوهر را ندارد (حق عدم پرداخت بدهی‎های مشتركی كه ناشی از ریاست شوهر نیستند)[28]حفظ كند.

ب)- حق مطالبه افتراق قضایی اموال؛ زن حق دارد در صورت ضرورت، برای اتخاذ تمامی تدابیر ضروری برای به دست گرفتن اختیارات شوهر، نه تنها در خصوص اموال مشترك بلكه در مورد اموال اختصاصی شوهر هم به رئیس دادگاه بخش مراجعه كند. (mazeaud, 1982, p, 133)

5-2-2-4) ارزیابی عمومی از قانون اصلاحی

هدف تدوین كنندگان لایحه در بازنگری مقررات رژیم‎های مالی، تغییر وضعیت موجود به نفع زن بود. آنان می‎خواستند از وضعیت تبعیض آمیز آن چنان كه در قانون آمده بود، كاسته شود. «كورنو»[29] در این زمینه می‌نگارد:

«در این بازنگری سعی شد، برابری زن و مرد در نظام اشتراك اموال برقرار شود یا حداقل گرایش به برابری در آن دیده شود و تحت این روابط متنوع، زن و شوهر در وضعیت‎های تبعیض آمیزی قرار نگیرند. بلكه تا حدی توازن برقرار شود. یكی از آثار برابری، تساوی اختیارات است كه قانون به سمت یكسان‎سازی اختیارات رفت و اصولاً هم این تغییر، به نفع زن انجام شد؛ به گونه‎ای كه نقش زن توسعه پیدا كرده؛ هریك از زوجین با اختیارات كاملاً مشابه به اداره اموال اختصاصی خود می‎پردازند. هم‎چنین، هریك از آنها با همان اختیارات مشابه، مجموعه‎ای از اموال مشترك[30] را كه قانون برای آنها تعیین كرده است، اداره می‎كنند...». (cornu, 1974, pp, 195-196) اما این تلاش‎ها هرگز به تساوی اختیارات زن و شوهر منجر نشد و حدود اختیارات مرد در اموال مشترك، نشانگر این مطلب است. همین نویسنده ادامه می‎دهد: «در اموال مشترك، مرد كلیه اموال را اداره می‎كند و زن فقط آن قسمت از اموال مشترك خود كه از قدرت اختیار مرد خارج است را اداره می‌نماید».(Ibid, p,196) به نظر می‎رسد، تدوین كنندگان قانون جدید در ایجاد تشابه كامل اختیارات زن و شوهر موفق نبودند؛ همان‎طور كه یكی دیگر از حقوقدانان فرانسوی بیان می‌كند:

«آرمانی خواهد بود اگر بخواهیم رژیم مالی تنظیم كنیم كه مطابق آن زن و شوهری وجود نداشته باشد، یا در این نظام، زوجینی قرار گیرند كه دارای وضعیت یكسان و مشابه باشند؛ زیرا تساوی صرف قابل تحقق نخواهد بود و قانون 1965م، هم نخواسته به چنین امری دست پیدا كند، بلكه فقط سعی شده اختلاف موجود بین زن و شوهر كاهش یابد...». (mazeaud, 1982, p, 134)

نویسندگان حقوق مدنی فرانسه، حركت این قانون را در دست‎یابی به كاهش اختیارات شوهر مؤثر ارزیابی می‌كنند. اما احتمالاً بافت سنتی مردم فرانسه و سابقه اقتدار مطلق شوهر در اداره اموال موجب شد كه برتری در اداره اموال برای شوهر، همچنان محفوظ بماند؛ تا آنجا كه حقوقدانان فوق، در حالی كه كاهش اختلاف زن و مرد در اختیارات را ستایش می‎كنند، اما كوتاه كردن دست مرد را از اموال اختصاصی زن، نكوهش نموده و نگاشته‌اند: «تأسف برانگیز است كه قانون‎گذاران، آن قسمت از لایحه 1959م، كه به شوهر در صورت عدم شرط خلاف، اداره اموال اختصاصی زن همراه با محدود نمودن اختیاراتش را می‎داد، نپذیرفتند».(Ibid)

البته كمیسیون اصلاح در بخش‎های مهمی از اموال مشترك و حتی در بعضی قسمت‎ها، به صورت «امری» به زن اختیارات تام داد. این روند كه مورد تأیید بسیاری از حقوقدانان بود؛ به مرور مورد ایراد بعضی از حقوقدانان قرار گرفته تا آنجا كه گروهی آن را فریبنده خوانده و اظهار داشتند، قانون 1965م، با افتراق سرمایه‎های زوجین و اداره اموال آنها، رژیم اشتراك اموال را مسخ نموده و این رژیم علی‎رغم عنوان اشتراكی كه با خود دارد، فی‎الواقع به طور محسوسی به رژیم افتراقی نزدیك است. این رژیم برخلاف میل و آرزوی اكثریت قاطع زوجین فرانسوی است؛ چراكه آنها فكر می‎كنند با عدم انعقاد قرارداد رژیم مالی نكاح، تحت یك رژیم اشتراك اموال می‎روند و به عنوان اشتراكی كه در این رژیم آمده، اعتماد می‎كنند؛ در نتیجه می‎توان مدعی شد كه قانونگذار در سال 1965م، رژیم قانونی را به وجود آورد كه اكثریت زوجین در آینده خواهان آن نبودند بلكه آنها را به اشتباه هم انداخته است.

نكته دیگر اینكه، اداره مركب به خاطر مشاركتی كه به زن در اداره اموال مشترك داده، اشخاص ثالث را وادار می‎كند، برای هر عمل حقوقی كه می‎خواهند انجام بدهند از هماهنگی زن و شوهر اطلاع داشته باشند؛ بدون اینكه بدانند با كدام یك از زوجین، حق انعقاد قرارداد را دارند. لذا عملكرد این رژیم نشان می‎دهد كه رژیمی پیچیده است. ضمناً با توجه به حذف تضمینات برای زن در قانون 1965م، چنانچه زن به شوهرش اجازه اداره اموال اختصاصی را بدهد، خود را در معرض ضرر عظیمی قرار داده است. (Ibid)

5) مقررات عمومی تقسیم ‎بندی اموال

اموال زوجین در رژیم‎های اشتراك اموال، به سه دسته؛ اموال اختصاصی مرد، اموال اختصاصی زن و اموال مشترك تقسیم می‌شود. مفهوم و معیار چنین تقسیم‎بندی و همچنین چگونگی بهره‎برداری از این اموال، حایز اهمیت است. برابر اصل آزادی حاكم بر رژیم‎های مالی، زوجین با توجه به تصوری كه از آینده خود دارند، می‎توانند وضعیت دارایی‎ها و دیون خود را تعیین نمایند. چنانچه این مهم از سوی زوجین انجام نگیرد، بدیهی است كه قانون باید معیارها را در صورت فقدان قرارداد، تعیین نماید.

اصل اولیه در همه رژیم‎های اشتراك اموال، این است كه تمام اموال زوجین جزء مال مشترك است، مگر اینكه خلاف آن ثابت شود. به غیر از رژیم اشتراك كامل كه اصولاً تقسیم‎بندی مذكور در مورد اموال، در آن مطرح نیست و تمام اموال مشترك هستند. هرچند مطابق ماده 1404 ق.م.ف. استثناهایی هم در این مورد وجود دارد، در دو رژیم اصلی اشتراك اموال كه قانونگذار پیش‎بینی كرده است یعنی رژیم اشتراك اموال منقول و دارایی‌ها كه تدوین كنندگان قانون مدنی 1804م، آن را رژیم قانونی قلمداد نموده بودند و رژیم اشتراك دارایی‎های مكتسبه در دوران ازدواج یا رژیم اشتراك دارایی‎ها كه از زمان اجرای قانون 13 ژوئیه 1965م، به عنوان رژیم قانونی محسوب گردید، این معیارها، در صورتی قابل اعمال هستند كه شرط اشتراك كامل یا شرط[31] وحدت اداره اموال، وجود نداشته باشد. (mazeaud, 1982, p, 168)

1-5) انواع دارایی‎ها

برای تبیین معیار قانونی تقسیم‎بندی دارایی‎های رژیم اشتراك باید در ابتدا انواع آن از هم تفكیك شوند.

1-1-5) دارایی مشترك

دارایی مشترك كه از اموال مشترك زوجین تشكیل می‎شود، در رژیم قانونی 1965م، دارای معنای محدود و مضیق[32] به شرح ذیل است:

الف)ـ درآمدهای ناشی از سرمایه‎گذاری اموال؛ مگر اینكه سرمایه‎گذاری نسبت به اموال اختصاصی هر یك از زوجین انجام شده باشد.

ب)ـ دستمزدها و درآمدهای ناشی از حرفه و شغل؛ هرچند این اموال آزادانه در اختیار هریك از زوجین قرار داشته باشد. زیرا اموالی كه زن از طریق درآمدها و دستمزدها به دست می‎آورد، مجموعه‌ای به نام اموال ذخیره شده را تشكیل می‎دهد كه تحت اداره زن قرار می‎گیرد كه جزء اموال مشترك محسوب می‎شود.

ج)ـ اموال ناشی از معاملات معوض در زمان زوجیت؛ مگر این كه اموال، خریداری شده از اموال اختصاصی یا منافع و عایدات آنها باشند.

لازم به ذكر است، مطابق قانون جدید، تمام منافع و عایدات ناشی از اموال اختصاصی به طور مستقل تحت اختیار كامل هر یك از زوجین قرار دارد و جزء اموال اختصاصی محسوب می‎شود، مگر آن قسمت از درآمدهایی كه پس‎انداز[33] شود.

2-1-5) دارایی اختصاصی

دارایی‎های كه مالكیت، اداره و بهره‎برداری از آن به طور اختصاصی به هر یك از زوجین تعلق دارد، عبارتند از:

الف)ـ اموال موجود؛ یعنی اموالی كه قبل از ازدواج كسب نموده‌اند كه شامل تمام اموال منقول و غیرمنقول می‎شود.

ب)ـ اموال آینده؛ دارایی‌های كه در طول ازدواج كسب می‎شود، اما جزء اموال مشترك نمی‌باشد كه شامل اموال اكتسابی غیر معوض یا مجانی همانند: هبه، ارث و درآمدهای ناشی از فروش یا خرید یك مال با استفاده از اموال اختصاصی، است. البته درآمدهای ناشی از اموال اختصاصی وقتی كه پس‎انداز شوند، جزء اموال مشترك محسوب خواهند شد. (mazeaud, 1982, p, 167)

6) تقسیم‎ بندی دیون

رژیم‌های اشتراك اموال دیون همانند اموال زوجین به سه دسته دیون مشترك؛ دیون اختصاصی مرد و دیون اختصاصی زن تقسیم می‌شوند. دیون مشترك نیز به نوبه خود دارای دو گونه است؛ اول: طلبكاران علاوه بر اموال زوج بدهكار، دین خود را از محل اموال مشترك نیز، می‎توانند استیفا كنند كه به «تعهد به دین[34]» معروف است. دوم: دیونی كه از حساب اشتراكی برداشت می‌شود كه به آن «مشاركت در پرداخت دین[35]» گویند. این دین از جهت تعهد به دین، مشترك است، یعنی زوج و زوجه متعهد و ملزم به دین هستند. اما از جهت مشاركت در دین، اختصاصی است، یعنی فقط می‎توان از اموال مشترك استیفا شود.

در قانون 1965م، تا حد ممكن سعی شده با حذف تفاوت‎های دیون شوهر و دیون زن، سیستم تقسیم ساده‎ای را مقرر كنند. ضمناً این قانون، سیستم قدیمی را تنها نسبت به آینده فسخ نمود؛ لذا كسانی كه با سیستم قدیمی ازدواج كرده باشند، مطابق همان سیستم با آنها عمل خواهد شد.

7) رژیم‎های افتراقی
1-7) تعریف

رژیم‎های اشتراك اموال با وجود مجموعه اموال مشترك كه كم و بیش بین طرفین مشاع می‎باشد، مشخص می‎شود. اما در رژیم‎های افتراقی[36] فقط اموال اختصاصی زوجین وجود دارد. لذا این‎گونه رژیم‎ها، هیچ تلاقی و برخوردی بین امر مالكیت، تقسیم اموال و تعهدات راجع به دیون برای زوجین به وجود نمی‎آورد. در رژیم‎های جدایی اموال، هر زوج نه تنها مالك اموال پیش از نكاح خود است، بلكه مالك درآمد و سایر اموالی است كه در طول نكاح به دست می‌آورد. در این دوران، هیچ مالی مشترك نیست و اداره مشتركی هم وجود ندارد، بلكه هریك از زوجین به طور مستقل اموال خود را اداره می‎كنند. (منوچهریان، 1342: ص100) البته پس از قانون 1965م، در رژیم‎های افتراقی هم، تحول ایجاد شد. در حالی كه در رژیم‎های افتراقی قانون 1804م، اختیارات شوهر در برخی از این رژیم‎ها بسیار بیشتر از اختیارات زن بود، پس از تصویب قانون جدید در سال 1965م، با حذف بعضی از رژیم‎ها و جایگزینی رژیم دیگر، تعادلی در اختیارات زن و شوهر فراهم آمد.

2-7) انواع رژیم افتراقی

قبل از تصویب قانون جدید، رژیم مالی افتراقی عبارت بود از: رژیم جدایی اموال، رژیم بدون اشتراك و رژیم جهیزی. اما پس از تصویب قانون 1965م، به دلیل تعارض دو رژیم اخیر با اهداف قانونگذاری در توسعه اختیارات زن و نامتعادل بودن، این دو رژیم حذف گردیده و رژیم مشاركت در دارایی‎ها جایگزین آنها شد. این رژیم به عنوان رژیم قانونی از سوی طرفداران رژیم افتراقی در كمیسیون اصلاح قانون 1965 مطرح گردید. همان رژیمی كه «ژوسران» آن را اشتراك زاییده از مرگ نامیده بود. لذا در حال حاضر فقط دو نوع رژیم افتراقی: رژیم جدایی اموال و رژیم مشاركت در دارایی‎ها (mazeaud, 1982, p, 556) وجود دارد.

1-2-7) رژیم جدایی اموال

این رژیم به معنای واقعی كلمه، رژیم جدایی اموال[37] است و ذات آن با وجود اشتراك مخالفت دارد و به عنوان رژیم افتراقی ناب محسوب می‎گردد. در این رژیم، هیچ اشتراكی در دوران ازدواج و پس از انحلال آن در دارایی‎ها و دیون تشكیل نمی‌شود، مگر در صورت وجود شرط مخالف؛ لذا هریك از زوجین در اداره اموال خود مستقل می‌باشند. در این رژیم، كمترین برخورد و تلاقی بین اموال زوجین مشاهده می‌شود. این پندار كه وضعیت مالی زوجین در این رژیم هیچ نظم و ترتیبی ندارد، درست نخواهد بود. زیرا ازدواج، منجر به تشكیل خانواده می‌شـود كه در آن زوجیـن (در فـرانسـه) بایـد بـه صورت مشترك هزینه‎های آن را پرداخت كنند و همین تعهد پرداخت هزینه‎های ازدواج، از رژیم افتراق اموال یك رژیم مالی واقعی می‌سازد و دیگر آن كه حداقل، اموال منقول به خاطر زندگی مشترك در یك مكان همان‎طور كه در حقوق ایران وجود دارد با هم مخلوط می‎شود و در این حالت پس از انحلال نكاح، همانند رژیم اشتراك اموال، برای تقسیم اموال زوجین كه مالك واقعی آنها هستند، یك تصفیه واقعی، ضروری است. (mazeaud, 1982, p, 557)

در این رژیم، كار زن در خانه، بار اقتصادی ندارد. یعنی زحمات زنی كه شخصاً درآمدی ندارد و با خانه‎داری و كار در منزل شوهر به پس‎انداز و درآمدخانه كمك می‎كند، نادیده گرفته می‌شود و وضع نامساعدی را برای زن به وجود می‎آورد. انتقاد فوق یكی از انتقادهای اساسی به این رژیم است. لذا از این جهت وضعیت مالی زن در رژیم مالی مشترك بهتر است؛ زیرا به اندازه شوهر از درآمد دارایی روزافزون خانواده هنگام انحلال رژیم اشتراك مالی، سهم می‎برد. (منوچهریان، 1342: ص 106) با این حال برای رفع این نقیصه رویه قضایی فرانسه، این قسمت از فعالیت‎های زن در خانه را از نظر دور نداشته و برای آن اجرت‌المثل منظور داشته است.

2-3-7) رژیم مشاركت دارایی‎ها

رژیم مشاركت در دارایی‎ها[38]، در واقع جامع قواعد رژیم افتراق اموال و رژیم اشتراك دارایی است. در تعریف این نوع رژیم حقوق‌دانان معتقدند در مرحله اول افتراقی بوده و سپس اشتراكی می‎شود. در طول ازدواج، زوجین تحت رژیم افتراق اموال زندگی می‎كنند، آنها آزادانه و مستقلاً به اداره، تنظیم و انتفاع از اموالشان می‎پردازند و با انحلال ازدواج، مجموعه مشتركی به وجود می‎آید كه شامل تمامی اموال اكتسابی زوجین در طول ازدواج به غیر از مكتسبات بلاعوض می‎شود كه بین زوجین یا وارث آنها تقسیم می‎شود. اما قانون 1965م، برای تصویب آن اصلاحات محسوسی به عمل آورد؛ زیرا اگر برابر اصول اشتراك عمل شود، باید عین اموال مكتسبه توسط هریك از زوجین در طول ازدواج، تقسیم شود كه این امر به طور طبیعی باید از طریق قرعه‎كشی، تكه‌تكه كردن عین اموال یا به حراج گذاشتن اموال تقسیم ناشدنی، انجام شود كه در نهایت هریك از زوجین را متضرر خواهد ساخت. لذا قانونگذار، برای پرهیز از چنین ضرری به هریك از زوجین اجازه داده كه دارایی‎هایشان را قبل از انحلال یا بعد از آن حفظ كنند و تقسیم اموال ناظر بر ارزش اموال می‌باشد و عین اموال در تقسیم‌بندی دخالت داده نمی‌شود. بدین ترتیب در واقع، هریك از زوجین به صورت مساوی، نسبت به اضافه دارایی دیگری حق پیدا می‎كند. در نهایت اصلاً تقسیمی در كار نیست. بلكه تنها حسابی بین زوجین جهت تعدیل دارایی‎ها (mazeaud, 1982, pp, 599-600) به وجود می‌آید.

از این‎رو قانون 1965م، تعریف روشنی از آن در بند 1 ماده 1569 آورده و بیان می‌كند: «هنگامی كه زوجین اعلام می‎كنند كه تحت رژیم مشاركت در دارایی‎ها ازدواج می‎كنند، هریك از آن دو در اداره، انتفاع و تنظیم اموال خویش، اختیار كامل دارد. بدون اینكه بین اموال موجود وی در زمان ازدواج یا اموالی كه به وسیله ارث و بخشش به دست می‎آورد و اموالی كه به صورت معوض در دوران ازدواج كسب می‎نماید، فرقی باشد. در دوران ازدواج این رژیم، همانند رژیم افتراق اموال عمل می‎كند و با انحلال نكاح، هریك از زوجین در نصف ارزش اضافی از دارایی خالص دیگری شریك می‎شود و با ارزیابی مضاعف دارایی اصلی و نهایی، وضعیت آنها متوازن خواهد شد».[39]

لازم به ذكر است كه در این رژیم همانند رژیم جدایی مطلق اموال، به معنای دقیق كلمه، اموال به اموال اختصاصی و دارایی‎های مشترك تقسیم نمی‎شود، بلكه برای هر یك از زوجین تنها یك دسته اموال وجود دارد، اما اموال اكتسابی معوض در دوران ازدواج به استثنای منافع، یك ماهیت اشتراكی دارد. بدین معنی كه افزایش ارزشی كه در دارایی یكی از زوجین به وجود می‎آید، با انحلال نكاح تقسیم می‎شود.(mazeaud, 1982, P, 596)

نتیجه‌گیری

دانایان حقوق در بحث اهداف علم حقوق كه یكی از مباحث مهم فلسفه حقوق می‎باشد، مهم‎ترین هدف حقوق را پاسخگویی به نیازهایی می‎دانند كه با شكل‎گیری در بستر عدالت، جامعه را به سوی فلاح و رستگاری رهنمون سازد. نیازهای هر جامعه برخاسته از باورها، رسوم، عادات و رفتارهایی است كه بر آن گروه انسانی حكومت می‎كند. با توجه به تعدد و تنوع این عناصر در گروه‎های انسانی مختلف، این نیازها در جوامع مختلف شكل و ماهیتی ویژه به خود یافته، به راهكاری حقوقی نیز كه در مقام پاسخ به آنها هستند، جلوه‎ای ویژه می‎بخشند. لذا بحث كلامی در خصوص درست یا نادرست بودن راهكارهای حقوقی كه سیستم‎های مختلف برای خود برگزیده‎اند، آن هم از دریچه تطبیق و مقایسه غیرممكن و بی‎فایده می‎نماید. هدف این نوشتار بیان درستی یا نادرستی راهكار حقوقی كشور فرانسه درخصوص رژیم مالی زوجین نبود؛ بلكه هدف میزان كارآیی این راهكار در نیل به اصول پذیرفته شده و رفع نیازهای جامعه مزبور بوده است.

برابر آنچه در ابتدای مقاله بیان شد، ادعای نپرداختن نظام حقوقی اسلام به رژیم مالی زوجین یا به تعبیر دقیق‎تر، عدم تنظیم روابط مالی زوجین در حقوق اسلام، اشتباه بزرگی است كه بر زبان آوردن و بر قلم راندن آن تفكری مغرضانه می‎طلبد. البته می‎توان آن را بر خلق و خوی حقوقدانان آن دیار حمل كرد كه خود را در این حوزه سرآمد همگان دانسته، اظهار می‌دارند: «رژیم پیچیده‎ای كه آنان بر روابط زن و شوهر حاكم ساخته‎اند به خشونت زدایی در روابط زوجین منجر شده است. در حالیكه نظام‎های حقوقی دیگر به ویژه حقوق اسلام هنوز بدان نایل نشده است». البته این غرض‌ورزی چندان آشكار است كه نگارنده را از هر پرداخت و بیان دیگری بی‎نیاز می‎سازد.

سیر تكوین، تدوین و تحول سیستم حقوقی فرانسه نشان می‎دهد، آنان از یك طرف، به پیروی از نظام حقوقی روم باستان زنان را محجور و از دخالت در امور مالی خود ممنوع كردند و از طرف دیگر اگرچه بر این باور هستند كه خانواده شخصیت حقوقی مستقل ندارد، اما روابط عمیق بین افراد خانواده سبب می‌شود، تمامی اموال زوجین در خدمت مصالح آن نهاد قرار گیرد و این امر فقط با اشتراك اموال زوجین و اداره مطلق و بدون مسئولیت این اشتراك از سوی مرد میسر می‌شود. لذا رژیم اشتراك مالی در فرانسه بر این دو فرض تأكید می‌كند.

رژیم اشتراك قانونی قدیم مندرج در قانون مدنی فرانسه بیشترین میزان از اموال زوجین را تحت اشتراك قرار می‎داد؛ به مرد به عنوان ارباب اشتراك و خانواده در اداره این اموال اختیارات مطلق و غیرمسئولانه می‎بخشید، با توجه به گسترة آن ـ حاكمیت بر روابط مالی بیش از 4/3زوجین فرانسوی ـ می‎تواند مؤید گفته‎های فوق باشد؛ چرا كه زن از هرگونه دخالت در اداره اموال مشترك منع شده بود و این قانون جزء قواعد آمره محسوب می‎گشت.

«فمینیسم» یا نهضت بیداری زنان كه در واقع واكنشی بر این تفكر افراطی بود. در سده اخیر قانونگذار آن دیار را مجبور ساخت تا بر پایه تساوی حقوق زن و مرد كه غایت این نهضت می‎باشد، به اصلاح مقررات در این حقوق بپردازد، لذا قانون اصلاحی سال 1965م، در همین راستا به تصویب مجلس شورای ملی و سنای فرانسه رسید. آنچه در ارزیابی مهم می‌باشد، این است كه اصلاحات مطرح شده تا چه حد اصل تساوی حقوق زن و مرد را محقق ساخته و زمینه برتری ناروای مرد بر زن و خشونت در خانواده را برچیده است. در این قانون رژیم مالی به دو دسته بزرگ رژیم قانونی كه نوعی نظام اشتراكی می‎باشد و رژیم قراردادی كه شامل چندین رژیم با ماهیت اشتراكی و افتراقی است، تقسیم می‌شود. تنوع و پیچیدگی این رژیم‎ها و آزادی زوجین در خلق رژیم جدید اگرچه در ظاهر مثبت می‎نماید ولی درواقع، زوج‎های فرانسوی را دچار تحیر و سردرگمی كرده و با دخالت دیگر عناصر اجتماعی و فردی، آنها را از انتخاب رژیمی كه بهتر بتواند منافع‎‏شان را برآورده سازند، عاجز نموده است. به بیان دیگر، ماهیت و آثار نظام‎های مالی بر حقوقدانان زبده نیز روشن نگردیده؛ تا چه رسد به یك شهروند عادی فرانسوی. به همین دلیل، بیشتر زوج‎های فرانسوی برای فرار از این همه پیچیدگی و دغدغه‎ها و آشوب‎های فكری بدون انعقاد قرارداد مالی ازدواج كرده و ناخودآگاه خود را تحت رژیم پیچیده قانونی اشتراك قرار می‎دهند، بدون اینكه بتوانند در مناسب بودن آن ارزیابی درستی داشته باشند.

یكی از نكات مثبت مورد ادعای حقوقدانان فرانسوی در خصوص رژیم قانونی جدید اشتراك، امكان اداره مشترك اموال توسط زوجین می‎باشد. اما این امكان زمانی محقق می‌شود كه زوجین در این مورد با هم توافق كرده باشند؛ در غیر این صورت اداره اموال با مرد خواهد بود. چنانچه گذشت در غالب موارد زوج‎های فرانسوی بدون انعقاد قرارداد مالی ازدواج می‎كنند كه این امر در عمل چنین توافقی را منتفی می‎سازد و هنوز این مردها هستند كه برتری ناروای خود و سیطره بر اموال زن را برای خویش حفظ كرده‎اند.

«ژوسران»، حقوقدان بزرگ فرانسوی، با توجه به ایرادات فوق پیشنهاد می‎نماید: «رژیم مشاركت در دارایی‎ها كه نوعی از رژیم افتراق اموال است، رژیم قانونی قلمداد شود». (Mazeaud, 1982, P,131) وی بر این باور است كه فقط رژیم افتراقی می‎تواند با توجه به ماهیت قرارداد ازدواج، اسباب تساوی حقوق بین زن و مرد را فراهم آورد. امری كه نظام حقوقی اسلام بیش از 1500 سال پیش به آن رسیده بود. اگرچه این پیشنهاد به دلیل حكومت اندیشه‎های سنتی بر حقوقدانان فرانسوی مورد قبول قرار نگرفت. اما سیر تحول قانونگذاری فرانسه در این خصوص نشان می‎دهد كه تمایل عمومی حقوقدانان به برقراری رژیم افتراقی به عنوان رژیم قانونی است. اسلام با برابر دانستن زن و مرد در این زمینه، مالكیت، اداره و بهره‎برداری از اموال اختصاصی هر یك از زوجین را به آنها سپرده و به هیچ یك اجازه دخالت ناروا در امور مالی دیگری را نداده است.

فهرست منابع:

ابن حزم الاندلسی، علی‎بن احمد: «المحلی»، بیروت، دارالفكر، بی‌تا.

جبعی عاملی (شهید ثانی)، زین الدین: «مسالك الافهام فی شرح شرایع الاسلام»، قم، انتشارات بصیرتی، بی‌تا.

حرعاملی، محمدبن حسن: «وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه»،بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد: «مفردات غریب القرآن»، دفتر نشر كتاب، 1404.

طباطبایی، سیدمحمدحسین: «تفسیر المیزان»، ترجمه سیدمحمدباقر همدانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1363.

علوی حسینی موسوی، محمد كریم: «كشف الحقایق عن نكت الآیات و الدقایق»، تهران، حاج عبدالمجید صادق نوبری، چ سوم، 1396.

قمی (شیخ صدوق)، محمدبن علی‎ابن بابویه: «من لا یحضره الفقیه»، قم، موسسه نشر اسلامی، چ دوم، بی‌تا.

كاتوزیان، ناصر: «حقوق مدنی و خانواده»، تهران، بهمن برنا، چ پنجم، 1378.

كاشانی حنفی، ابوبكربن مسعود: «بدایع الصنایع فی ترتیب الشرایع»، پاكستان، المكتبه الحبیبه، چ اول، 1409.

مكارم شیرازی، ناصر و دیگران: «تفسیر نمونه»، تهران، دارالكتاب الاسلامیه، 1366.

مطهری، مرتضی: «نظام حقوق زن در اسلام»، تهران، انتشارات صدرا، چ بیست و یكم، زمستان 1374.

منوچهریان، مهرانگیز: «وضع حقوقی زن در جهان و طرح قانون خانواده»، انتشارات اتحادیه زنان حقوقدان ایران، 1342

Cornu, Gerard, les regimes matrimoniaux, paris, presse uniersitaire de la france, 1ér Edition, 1974.

Dalloz, Encyclopedie, droit ciil «Regimes matrimoniaux» paris, Edition Dalloz, 1975.

Malaurie, philippe et Agnes, Le Droit ciil «la famille» Edition cugas- 2 e, 1989.

Mazeaud, Henri et Leon, Lecon de Droit ciil «Regimes matrimoniaux» paris, Edition montcrestiem, cinquieme Edition, 1982.

areille, Bernard, Regimes matrimoniaux, Reue trimes trielle de droit ciil, Jan- marc, 1999.

پی نوشتها:

[1] - le Régime matrimonial contrairement à ce qúon a parfois affirmé, ń existe pas dans tous les systemes Juridiques; il est ignoré au moins du droit musulman; (C.F.Dalloz, op.cit.p,2).

(رژیم مالی برخلاف آنچه كه برخی تأیید كرده‌اند در تمام سیستم‌های حقوقی وجود ندارد. حداقل در حقوق اسلام از این موضوع غفلت شده است).

[2]- زیرا مهر در عقد منقطع واجب و از شرائط صحت عقد است.

[3]- «قراردادهای خصوصی نسبت به كسانی كه آن را منعقد نموده‎اند در صورتی كه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است»، ماده 10 ق.م.

[4]- «شركت اختیاری است یا قهری»، ماده 572 ق.م.

[5]- «شركت اختیاری یا در نتیجه عقدی از عقود حاصل می‎شود یا در نتیجه عمل شركا از قبیل مزج اختیاری یا قبول مالی مشاعاً در ازای عمل چند نفر و نحو اینها»، ماده 573 ق.م.

[6]- شركت اموال شركتی است كه دو یا چند نفر با جمع سرمایه‎های خود و امتزاج آنها، از آن بهره‎برداری و كسب درآمد می‎نمایند.

[7]-شركت اعمال شركتی است كه از درآمد دو یا چند نفر در اثر كاری كه از حرفه و شغل خود به طور مستقل به دست می‎آورند تشكیل می‎شود.

[8]- شركت مفاوضه، شركتی است كه دو یا چند نفر متعهد می‎شوند كه هرچه مال به دست می‎آورند اعم از درآمدهای تجاری، ارث وهر چیز دیگر، با هم شریك باشند و از طرف دیگر هر بدهی و غرامتی كه علیه آنها به وجود می‎آید با هم ملتزم باشند، مگر در مخارج روزانه و در غرامت جنایت بر انسان و بذل خلع.

[9]- در مورد شركت اعتبار تعبیرهای متعددی شده از جمله این كه «كسی كه در بازار دارای اعتبار نیست، از اعتبار صاحب اعتباری استفاده نماید و توافق نماید كه به خاطر همین، در درآمدهای حاصله شریك شوند.» (شهید ثانی، بی‌تا: ج1، ص 275).

[10]- Regimc Matrimonial.

[11]- در رژیم اشتراك كامل اموال، تمام اموال، حتی اموال قبل از نكاح هم جزء اموال مشترك می‌شود.


la liberte des conentions matrimoniales.- [12]

[13] - l’ordre Public-les bonnes moeures.

[14]- Dalloz, op.cit.

[15]- mazeaud, p.65 et philippe. Malaurie et L. agnes,«droit ciil»régimes matrimoniaux, (paris, Editions cugas- 2e, 1991),p,97.

[16]- Ĺ immutabilité des conentions matrimoniales.

[17] - Regimes communautaires.

[18] - Les régimes de la communauté conentionelle.

[19] - Le régime de la communauté unierselle.

[20] - Recompense.

[21]- Les epoux peuent etablir par leur contra de mariage une communaute uniesselle de leur biens tant meuble qú immeubles les, present et a enir toutefois sauf stipulation contraire, les biens-que ĺarticle 1404 declare propres par leur nature ne tombent point dans cette communaute. Le communaute unierselle supporte definitiement toutes les dettes des epoux, present et futures (Art 1526.c. ci.F.).

[22]- Biens reseres.

[23]- زیرا اصلاحاتی كه در این قانون بر روی رژیم‎های اشتراك اموال انجام گرفته است، به ویژه در خصوص رژیم قانونی، آن را از اشتراك تهی ساخته است. در واقع باید آن را مخلوطی از رژیم افتراقی و اشتراكی دانست.

[24] - Josserand.

[25]- Cantenu de la communaute: la separation des ressoures.

[26] - pouoirs des epoux.

[27] - Biens reseres.

[28]- Benefice demolument.

[29] - Cornu

[30]- این اموال شامل درآمدها و دستمزدهای هر یك از زوجین می‎باشد.

[31]- در صورت وجود چنین شرطی اداره اموال به دست یك نفر خواهد بود كه در این حالت نیازی به معیارهای فوق نخواهد بود.

[32]- «اشتراك یا مال مشترك تشكیل می‎شود از دارایی‎هایی كه زوجین با هم یا به صورت جداگانه در طول ازدواج كسب می‎كنند»، ماده 1401 ق.م.ف.

[33] - Economise.

[34]- obligation a la dette.

[35]- contribution a la dette.

[36] - Les Regimes separatistes.

[37] - Le Regime de separation des biens.

[38]- le regime de participation aux Acquets.

[39]- “quand les epoux ont declaré se marier sous le Regime de la participation aux acquets , chacun déux consere Ĺadministration, la Jouissance et la libre disposition de ses biens personnels, sans distingues entre ceux qui lui appartenaient au Jour du mariage ou lui sont adenus depuis par succession ou liberalite et ceux qúil a acquis a titre onereux pendent le mariage pendent la duree du mariage, ce regime fonctionne comme si les epoux etaient mariés sous le regime de la separation de biens. A la dissolution, chacun des epoux a le droit de participation par moitie en aleur aux aequets nets constates dans le patrimoine de l autre, et mesures par la double estimation du patrimoine original et du patrimoin final.(ART 1569.C.CI.F


پایگاه حوزه نت - کتاب زنان ؛ شماره  24

منبع : وکالت دات اینفو

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
دسترسی سریع به سایت های رسمی جمهوری اسلامی ایران l پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/leader2.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/raeisjomhour.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Dadiran.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/majles.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/shora.jpg
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/majmatashkhiss.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/divanedalat.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/divan.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/amlak-asnad.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/electronik.png
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/kanun.gifhttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/129.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/b1.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/budget.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Canoon%20e%20vokala.jpg
http://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/dolat.jpghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/shora-hale-ekhtelaf.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/Vezarat%20dadgostari.JPGhttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/hoquqy.jpg.pnghttp://up.vekalat.info/up/vekalatdotinfo/ax/D_Ghazaei.jpg

اسپانسر
http://up.vekalat.info/view/789476/4194620186.gif
درباره ما
پایگاه اطلاع رسانی وکالت دات اینفو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1949
  • کل نظرات : 286
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 140
  • آی پی امروز : 50
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 741
  • باردید دیروز : 152
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,565
  • بازدید ماه : 5,712
  • بازدید سال : 49,653
  • بازدید کلی : 4,465,795