- 1. در بیع مبیع باید عین باشد ولی ثمن می تواند عین, منفعت و یا حق باشد.
- 2. بیع از لحاظ حال یا مؤجل بودن عوضین چهار حالت دارد: 1. بیع نقد 2. بیع نسیه 3. بیع سلم 4. بیع کالی به کالی.
- 3. بیع نقد یعنی بیعی که مبیع و ثمن آن حال باشد.
- 4. مقتضای اطلاق عقد بیع تعجیل مبیع و ثمن (نقد بودن) است.
- 5. بیع نسیه، بیعی است که ثمن آن کلی و مؤجل است.
- 6. مقدار و جنس و وصف مبیع در صورتی که مبیع عین معین و کلی در معین باشد باید معلوم باشد.
- 7. مقدار و جنس و وصف مبیع در صورتی که مبیع کلی فی الذمه باشد باید ذکر شود.
- 8. بیع سلف یا سلم، بیعی است که مبیع کلی و مؤجل است.
- 9. بیع کالی به کالی، بیعی است که هم مبیع و هم ثمن آن هر دو کلی و موجل است.
- 10. قدرت بر تسلیم در زمان انعقاد معامله شرط است و شرط صحت تمامی عقود می باشد.
- 11. اگر در هنگام عقد قدرت بر تسلیم نباشد، عقد باطل است حتی اگر بعداً قدرت بر تسلیم به وجود آید.
- 12. اگر کسی به بیع فاسد مالی را بگیرد ید او ضمانی است و یدش در حکم غاصب است چه عالم باشد و چه جاهل. به این ضمان ضمان مقبوض به عقد فاسد گویند.
- 13. تسلیم یعنی اقباض.
- 14. تسلم یعنی قبض.
- 15. اگر مبیع عین معین باشد برای قبض اذن بایع لازم نیست.
- 16. حق حبس در عقود معوضی ایجاد می شود که هر دو تعهدش حال باشند.
- 17. حق حبس در تمام عقود معوض جاریست و مختص بیع نیست.
- 18. اگر هر دو تعهد مؤجل باشند در دو تاریخ مختلف کسی که زمان انجام تعهدش دیرتر باشد حق حبس دارد.
- 19. اگر هر دو تعهد مؤجل باشند و در یک تاریخ باشند. قبل از تاریخ حق حبس نیست و باید صبر کنیم زمان هر دو برسد تا حبس ایجاد شود.
- 20. اگر عقد اقاله شود طرفین در بازگرداندن عوضین، حق حبس دارند.